الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#ارتفاع_تیمورژنان
Канал
Логотип телеграм канала الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELПродвигать
537
подписчиков
10,3 тыс.
фото
645
видео
247
ссылок
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺
#مقر_ما_زیر_پونس_نقشه_است
#تخریب_لشگر_10
#عملیات_بیت_المقدس_4

✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : #جعفر_طهماسبی

درگیری روی #شاخ_شمیران بالا گرفته بود و دشمن مقاومت میکرد . قبل از ظهر بود که شاخ شمیران سقوط کرد و اسیر زیادی گرفتیم..دشمن توانش رو گذاشته بود که #شاخ_سورمر رو حفظ کنه اما یکی دو ساعت از ظهر گذشته بود که دشمن شاخ سورمر رو هم رها کرد...

عصر بود که آتش سنگین دشمن شروع شد و هواپیماها هم به کمک اومدند تا شاید دوباره مواضع از دست رفته رو پس بگیرند که موفق نشدند

#روز_هفتم_فروردین بود که یک تعداد از #بچه_های_تخریب رفتند برای مین گذاری مقابل دشمن. دشمن آتیش سنگینی میریخت و هلکوپترهای دشمن هم مزاحم کار بچه های تخریب بودند... قرار شد ، هوا که تاریک شد بچه ها برای مین گذاری اقدام کنند...
یک تعداد از بچه های تخریب در خط مستقر بودند تا اگر نیاز به وجود اونها شد آماده کار باشند.
آتش دشمن یک لحظه قطع نمیشد و اطراف سنگر بچه های تخریب مقدار زیادی مین و مواد منفجره بود که هر لحظه احتمال انفجار میرفت. آتش دشمن یک طرف و نگرانی از انفجار هم از طرف دیگر فرماندهان را نگران کرده بود.
به خاطر این که بچه ها روحیه شون حفظ بشه یک روز در میان نیروها عوض میشدند و از سنگر داخل خط به سنگر عقبه که در یکی از شیارهای #ارتفاع_تیمورژنان بود میومدند..
#روزهای_8_و_9 فروردین 67 دشمن اقدام به پاتک کرد و آتش فراوانی هم ریخت اما موفق به پس گرفتن مواضعش نشد و روز دهم فروردین که هوا روشن شد هواپیماهای دشمن هم سرو کله شون پیدا شد و بمباران شدید شیمیایی شروع شد...روزهای قبل هم با گلوله های توپ شیمیایی میزد اما روز دهم با هواپیما اومد.
ما داخل شیارهای ارتفاع تیمور ژنان بودیم که هواپیماها برای بمباران شیمیایی شیرجه میزدند و مقرهای را بمبارون میکردند اما به چادرهای ما بمبی نرسید..#بچه_ها_به_شوخی_میگفتند_مقر_ما_زیر_پونس_نقشه_است..
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
@alvaresinchannel
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺
#مقر_ما_زیر_پونس_نقشه_است
#تخریب_لشگر_10
#عملیات_بیت_المقدس_4

✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : #جعفر_طهماسبی

درگیری روی #شاخ_شمیران بالا گرفته بود و دشمن مقاومت میکرد . قبل از ظهر بود که شاخ شمیران سقوط کرد و اسیر زیادی گرفتیم..دشمن توانش رو گذاشته بود که #شاخ_سورمر رو حفظ کنه اما یکی دو ساعت از ظهر گذشته بود که دشمن شاخ سورمر رو هم رها کرد...

عصر بود که آتش سنگین دشمن شروع شد و هواپیماها هم به کمک اومدند تا شاید دوباره مواضع از دست رفته رو پس بگیرند که موفق نشدند

#روز_هفتم_فروردین بود که یک تعداد از #بچه_های_تخریب رفتند برای مین گذاری مقابل دشمن. دشمن آتیش سنگینی میریخت و هلکوپترهای دشمن هم مزاحم کار بچه های تخریب بودند... قرار شد ، هوا که تاریک شد بچه ها برای مین گذاری اقدام کنند...
یک تعداد از بچه های تخریب در خط مستقر بودند تا اگر نیاز به وجود اونها شد آماده کار باشند.
آتش دشمن یک لحظه قطع نمیشد و اطراف سنگر بچه های تخریب مقدار زیادی مین و مواد منفجره بود که هر لحظه احتمال انفجار میرفت. آتش دشمن یک طرف و نگرانی از انفجار هم از طرف دیگر فرماندهان را نگران کرده بود.
به خاطر این که بچه ها روحیه شون حفظ بشه یک روز در میان نیروها عوض میشدند و از سنگر داخل خط به سنگر عقبه که در یکی از شیارهای #ارتفاع_تیمورژنان بود میومدند..
#روزهای_8_و_9_فروردین 67 دشمن اقدام به پاتک کرد و آتش فراوانی هم ریخت اما موفق به پس گرفتن مواضعش نشد و روز دهم فروردین که هوا روشن شد هواپیماهای دشمن هم سرو کله شون پیدا شد و بمباران شدید شیمیایی شروع شد...روزهای قبل هم با گلوله های توپ شیمیایی میزد اما روز دهم با هواپیما اومد.
ما داخل شیارهای ارتفاع تیمور ژنان بودیم که هواپیماها برای بمباران شیمیایی شیرجه میزدند و مقرهای را بمبارون میکردند اما به چادرهای ما بمبی نرسید..#بچه_ها_به_شوخی_میگفتند_مقر_ما_زیر_پونس_نقشه_است..
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
@alvaresinchannel
🌴🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🌹
#غواصان_تخریبچی
#عملیات_بیت_المقدس_4
فروردین 1367
#لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام

1️⃣✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : #جعفر_طهماسبی

روز 5 فروردین ماه بود که دستور رسید امشب باید به دشمن حمله کنید.
مقرر شده بود که غواص های تخریب و اطلاعات از پایین ارتفاع تیمورژنان وارد آب شوند و با نفوذ در ساحل دشمن و گرفتن سرپل سایر گردانها هم وارد منطقه شده و عملیات گسترش پیدا کند .که عصر روز پنجم این طرح لغو شد و قرار شد همه غواصها سوار بر قایق به سمت ساحل دشمن حرکت کنند.
هنوز ظهر نشده بود که با تعدادی از دوستان رفتیم سمت #اسکله_لشگر_10 که حدود چهار کیلومتر با منطقه درگیری فاصله داشت و داخل شیاری که از آتش در امان باشد ایجاد شده بود.
کنار اسکله دستم را داخل آب کردم .
تمام بدنم یخ کرد.
گفتم "خدا کنه امشب ما مجبور نشیم داخل این آب بریم "چون آب دریاچه #دربندیخان تازه با آب برفهایی که از کوهها سرازیر شده بود قدری بالا اومده بود..
اسکله رو که دیدیم برگشتیم به سنگر بچه ها که زیر #ارتفاع_تیمورژنان بود.
دسته غواصهای تخریب 20نفری میشدند که 5 نفر دیگه هم اضافه شد.
لباس غواصی های ما مناسب نبود .
سایز لباس ها بزرگ بود و برای هیکل های تنومند خوب بود و اکثر بچه های ما نحیف و لاغر بودند.
فین های غواصی هم لنگه به لنگه بودند.این مسئله ما رو نگران کرده بود.
مقر #گردان_حضرت_زینب(س)نزدیک ما بود.
رفتم پیش فرمانده گردانش که حاج آقا خادم بود.تا مشکل لباس های غواصی رو حل کنم.
اما دیدم وضع اونا هم از ما بدتره...

ادامه دارد👇👇👇👇
🍃🌺🌺
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

@alvaresinchannel
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺
#مقر_ما_زیر_پونس_نقشه_است
#تخریب_لشگر_10
#عملیات_بیت_المقدس_4

✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : #جعفر_طهماسبی

درگیری روی #شاخ_شمیران بالا گرفته بود و دشمن مقاومت میکرد . قبل از ظهر بود که شاخ شمیران سقوط کرد و اسیر زیادی گرفتیم..دشمن توانش رو گذاشته بود که #شاخ_سورمر رو حفظ کنه اما یکی دو ساعت از ظهر گذشته بود که دشمن شاخ سورمر رو هم رها کرد...

عصر بود که آتش سنگین دشمن شروع شد و هواپیماها هم به کمک اومدند تا شاید دوباره مواضع از دست رفته رو پس بگیرند که موفق نشدند

#روز_هفتم_فروردین بود که یک تعداد از #بچه_های_تخریب رفتند برای مین گذاری مقابل دشمن. دشمن آتیش سنگینی میریخت و هلکوپترهای دشمن هم مزاحم کار بچه های تخریب بودند... قرار شد ، هوا که تاریک شد بچه ها برای مین گذاری اقدام کنند...
یک تعداد از بچه های تخریب در خط مستقر بودند تا اگر نیاز به وجود اونها شد آماده کار باشند.
آتش دشمن یک لحظه قطع نمیشد و اطراف سنگر بچه های تخریب مقدار زیادی مین و مواد منفجره بود که هر لحظه احتمال انفجار میرفت. آتش دشمن یک طرف و نگرانی از انفجار هم از طرف دیگر فرماندهان را نگران کرده بود.
به خاطر این که بچه ها روحیه شون حفظ بشه یک روز در میان نیروها عوض میشدند و از سنگر داخل خط به سنگر عقبه که در یکی از شیارهای #ارتفاع_تیمورژنان بود میومدند..
#روزهای_8_و_ 9_فروردین 67 دشمن اقدام به پاتک کرد و آتش فراوانی هم ریخت اما موفق به پس گرفتن مواضعش نشد و روز دهم فروردین که هوا روشن شد هواپیماهای دشمن هم سرو کله شون پیدا شد و بمباران شدید شیمیایی شروع شد...روزهای قبل هم با گلوله های توپ شیمیایی میزد اما روز دهم با هواپیما اومد.
ما داخل شیارهای ارتفاع تیمور ژنان بودیم که هواپیماها برای بمباران شیمیایی شیرجه میزدند و مقرهای را بمبارون میکردند اما به چادرهای ما بمبی نرسید..#بچه_ها_به_شوخی_میگفتند_مقر_ما_زیر_پونس_نقشه_است..
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
@alvaresinchannel
🌴🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🌹
#غواصان_تخریبچی
#عملیات_بیت_المقدس_4
فروردین 1367
#لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام

✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : #جعفر_طهماسبی

روز 5 فروردین ماه بود که دستور رسید امشب باید به دشمن حمله کنید.
مقرر شده بود که غواص های تخریب و اطلاعات از پایین ارتفاع تیمورژنان وارد آب شوند و با نفوذ در ساحل دشمن و گرفتن سرپل سایر گردانها هم وارد منطقه شده و عملیات گسترش پیدا کند .که عصر روز پنجم این طرح لغو شد و قرار شد همه غواصها سوار بر قایق به سمت ساحل دشمن حرکت کنند.
هنوز ظهر نشده بود که با تعدادی از دوستان رفتیم سمت #اسکله_لشگر_10 که حدود چهار کیلومتر با منطقه درگیری فاصله داشت و داخل شیاری که از آتش در امان باشد ایجاد شده بود.
کنار اسکله دستم را داخل آب کردم .
تمام بدنم یخ کرد.
گفتم "خدا کنه امشب ما مجبور نشیم داخل این آب بریم "چون آب دریاچه #دربندیخان تازه با آب برفهایی که از کوهها سرازیر شده بود قدری بالا اومده بود..
اسکله رو که دیدیم برگشتیم به سنگر بچه ها که زیر #ارتفاع_تیمورژنان بود.
دسته غواصهای تخریب 20نفری میشدند که 5 نفر دیگه هم اضافه شد.
لباس غواصی های ما مناسب نبود .
سایز لباس ها بزرگ بود و برای هیکل های تنومند خوب بود و اکثر بچه های ما نحیف و لاغر بودند.
فین های غواصی هم لنگه به لنگه بودند.این مسئله ما رو نگران کرده بود.
مقر #گردان_حضرت_زینب(س)نزدیک ما بود.
رفتم پیش فرمانده گردانش که حاج آقا خادم بود.تا مشکل لباس های غواصی رو حل کنم.
اما دیدم وضع اونا هم از ما بدتره...

ادامه دارد👇👇👇👇
🍃🌺🌺
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

@alvaresinchannel
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺
#مقر_ما_زیر_پونس_نقشه_است
#تخریب_لشگر_10
#عملیات_بیت_المقدس_4

✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : #جعفر_طهماسبی

درگیری روی #شاخ_شمیران بالا گرفته بود و دشمن مقاومت میکرد . قبل از ظهر بود که شاخ شمیران سقوط کرد و اسیر زیادی گرفتیم..دشمن توانش رو گذاشته بود که #شاخ_سورمر رو حفظ کنه اما یکی دو ساعت از ظهر گذشته بود که دشمن شاخ سورمر رو هم رها کرد...

عصر بود که آتش سنگین دشمن شروع شد و هواپیماها هم به کمک اومدند تا شاید دوباره مواضع از دست رفته رو پس بگیرند که موفق نشدند

#روز_هفتم_فروردین بود که یک تعداد از #بچه_های_تخریب رفتند برای مین گذاری مقابل دشمن. دشمن آتیش سنگینی میریخت و هلکوپترهای دشمن هم مزاحم کار بچه های تخریب بودند... قرار شد ، هوا که تاریک شد بچه ها برای مین گذاری اقدام کنند...
یک تعداد از بچه های تخریب در خط مستقر بودند تا اگر نیاز به وجود اونها شد آماده کار باشند.
آتش دشمن یک لحظه قطع نمیشد و اطراف سنگر بچه های تخریب مقدار زیادی مین و مواد منفجره بود که هر لحظه احتمال انفجار میرفت. آتش دشمن یک طرف و نگرانی از انفجار هم از طرف دیگر فرماندهان را نگران کرده بود.
به خاطر این که بچه ها روحیه شون حفظ بشه یک روز در میان نیروها عوض میشدند و از سنگر داخل خط به سنگر عقبه که در یکی از شیارهای #ارتفاع_تیمورژنان بود میومدند..
#روزهای_8_و_ 9_فروردین 67 دشمن اقدام به پاتک کرد و آتش فراوانی هم ریخت اما موفق به پس گرفتن مواضعش نشد و روز دهم فروردین که هوا روشن شد هواپیماهای دشمن هم سرو کله شون پیدا شد و بمباران شدید شیمیایی شروع شد...روزهای قبل هم با گلوله های توپ شیمیایی میزد اما روز دهم با هواپیما اومد.
ما داخل شیارهای ارتفاع تیمور ژنان بودیم که هواپیماها برای بمباران شیمیایی شیرجه میزدند و مقرهای را بمبارون میکردند اما به چادرهای ما بمبی نرسید..#بچه_ها_به_شوخی_میگفتند_مقر_ما_زیر_پونس_نقشه_است..
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
@alvaresinchannel
🌴🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🌹
#غواصان_تخریبچی
#عملیات_بیت_المقدس_4
فروردین 1367
#لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام

✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : #جعفر_طهماسبی

روز 5 فروردین ماه بود که دستور رسید امشب باید به دشمن حمله کنید.
مقرر شده بود که غواص های تخریب و اطلاعات از پایین ارتفاع تیمورژنان وارد آب شوند و با نفوذ در ساحل دشمن و گرفتن سرپل سایر گردانها هم وارد منطقه شده و عملیات گسترش پیدا کند .که عصر روز پنجم این طرح لغو شد و قرار شد همه غواصها سوار بر قایق به سمت ساحل دشمن حرکت کنند.
هنوز ظهر نشده بود که با تعدادی از دوستان رفتیم سمت #اسکله_لشگر_10 که حدود چهار کیلومتر با منطقه درگیری فاصله داشت و داخل شیاری که از آتش در امان باشد ایجاد شده بود.
کنار اسکله دستم را داخل آب کردم .
تمام بدنم یخ کرد.
گفتم "خدا کنه امشب ما مجبور نشیم داخل این آب بریم "چون آب دریاچه #دربندیخان تازه با آب برفهایی که از کوهها سرازیر شده بود قدری بالا اومده بود..
اسکله رو که دیدیم برگشتیم به سنگر بچه ها که زیر #ارتفاع_تیمورژنان بود.
دسته غواصهای تخریب 20نفری میشدند که 5 نفر دیگه هم اضافه شد.
لباس غواصی های ما مناسب نبود .
سایز لباس ها بزرگ بود و برای هیکل های تنومند خوب بود و اکثر بچه های ما نحیف و لاغر بودند.
فین های غواصی هم لنگه به لنگه بودند.این مسئله ما رو نگران کرده بود.
مقر #گردان_حضرت_زینب(س)نزدیک ما بود.
رفتم پیش فرمانده گردانش که حاج آقا خادم بود.تا مشکل لباس های غواصی رو حل کنم.
اما دیدم وضع اونا هم از ما بدتره...

ادامه دارد👇👇👇👇
🍃🌺🌺
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

@alvaresinchannel
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺
#مقر_ما_زیر_پونس_نقشه_است
#تخریب_لشگر_10
#عملیات_بیت_المقدس_4

✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : #جعفر_طهماسبی

درگیری روی #شاخ_شمیران بالا گرفته بود و دشمن مقاومت میکرد . قبل از ظهر بود که شاخ شمیران سقوط کرد و اسیر زیادی گرفتیم..دشمن توانش رو گذاشته بود که #شاخ_سورمر رو حفظ کنه اما یکی دو ساعت از ظهر گذشته بود که دشمن شاخ سورمر رو هم رها کرد...

عصر بود که آتش سنگین دشمن شروع شد و هواپیماها هم به کمک اومدند تا شاید دوباره مواضع از دست رفته رو پس بگیرند که موفق نشدند

#روز_هفتم_فروردین بود که یک تعداد از #بچه_های_تخریب رفتند برای مین گذاری مقابل دشمن. دشمن آتیش سنگینی میریخت و هلکوپترهای دشمن هم مزاحم کار بچه های تخریب بودند... قرار شد ، هوا که تاریک شد بچه ها برای مین گذاری اقدام کنند...
یک تعداد از بچه های تخریب در خط مستقر بودند تا اگر نیاز به وجود اونها شد آماده کار باشند.
آتش دشمن یک لحظه قطع نمیشد و اطراف سنگر بچه های تخریب مقدار زیادی مین و مواد منفجره بود که هر لحظه احتمال انفجار میرفت. آتش دشمن یک طرف و نگرانی از انفجار هم از طرف دیگر فرماندهان را نگران کرده بود.
به خاطر این که بچه ها روحیه شون حفظ بشه یک روز در میان نیروها عوض میشدند و از سنگر داخل خط به سنگر عقبه که در یکی از شیارهای #ارتفاع_تیمورژنان بود میومدند..
#روزهای_8_و_ 9_فروردین 67 دشمن اقدام به پاتک کرد و آتش فراوانی هم ریخت اما موفق به پس گرفتن مواضعش نشد و روز دهم فروردین که هوا روشن شد هواپیماهای دشمن هم سرو کله شون پیدا شد و بمباران شدید شیمیایی شروع شد...روزهای قبل هم با گلوله های توپ شیمیایی میزد اما روز دهم با هواپیما اومد.
ما داخل شیارهای ارتفاع تیمور ژنان بودیم که هواپیماها برای بمباران شیمیایی شیرجه میزدند و مقرهای را بمبارون میکردند اما به چادرهای ما بمبی نرسید..#بچه_ها_به_شوخی_میگفتند_مقر_ما_زیر_پونس_نقشه_است..
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
@alvaresinchannel
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺
#مقر_ما_زیر_پونس_نقشه_است
#تخریب_لشگر_10
#عملیات_بیت_المقدس_4

✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : #جعفر_طهماسبی

درگیری روی #شاخ_شمیران بالا گرفته بود و دشمن مقاومت میکرد . قبل از ظهر بود که شاخ شمیران سقوط کرد و اسیر زیادی گرفتیم..دشمن توانش رو گذاشته بود که #شاخ_سورمر رو حفظ کنه اما یکی دو ساعت از ظهر گذشته بود که دشمن شاخ سورمر رو هم رها کرد...

عصر بود که آتش سنگین دشمن شروع شد و هواپیماها هم به کمک اومدند تا شاید دوباره مواضع از دست رفته رو پس بگیرند که موفق نشدند

#روز_هفتم_فروردین بود که یک تعداد از #بچه_های_تخریب رفتند برای مین گذاری مقابل دشمن. دشمن آتیش سنگینی میریخت و هلکوپترهای دشمن هم مزاحم کار بچه های تخریب بودند... قرار شد ، هوا که تاریک شد بچه ها برای مین گذاری اقدام کنند...
یک تعداد از بچه های تخریب در خط مستقر بودند تا اگر نیاز به وجود اونها شد آماده کار باشند.
آتش دشمن یک لحظه قطع نمیشد و اطراف سنگر بچه های تخریب مقدار زیادی مین و مواد منفجره بود که هر لحظه احتمال انفجار میرفت. آتش دشمن یک طرف و نگرانی از انفجار هم از طرف دیگر فرماندهان را نگران کرده بود.
به خاطر این که بچه ها روحیه شون حفظ بشه یک روز در میان نیروها عوض میشدند و از سنگر داخل خط به سنگر عقبه که در یکی از شیارهای #ارتفاع_تیمورژنان بود میومدند..
#روزهای_8_و_ 9_فروردین 67 دشمن اقدام به پاتک کرد و آتش فراوانی هم ریخت اما موفق به پس گرفتن مواضعش نشد و روز دهم فروردین که هوا روشن شد هواپیماهای دشمن هم سرو کله شون پیدا شد و بمباران شدید شیمیایی شروع شد...روزهای قبل هم با گلوله های توپ شیمیایی میزد اما روز دهم با هواپیما اومد.
ما داخل شیارهای ارتفاع تیمور ژنان بودیم که هواپیماها برای بمباران شیمیایی شیرجه میزدند و مقرهای را بمبارون میکردند اما به چادرهای ما بمبی نرسید..#بچه_ها_به_شوخی_میگفتند_مقر_ما_زیر_پونس_نقشه_است..
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
@alvaresinchannel
🌴🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🌹
#غواصان_تخریبچی
#عملیات_بیت_المقدس_4
فروردین 1367
#لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام

✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : #جعفر_طهماسبی

روز 5 فروردین ماه بود که دستور رسید امشب باید به دشمن حمله کنید.
مقرر شده بود که غواص های تخریب و اطلاعات از پایین ارتفاع تیمورژنان وارد آب شوند و با نفوذ در ساحل دشمن و گرفتن سرپل سایر گردانها هم وارد منطقه شده و عملیات گسترش پیدا کند .که عصر روز پنجم این طرح لغو شد و قرار شد همه غواصها سوار بر قایق به سمت ساحل دشمن حرکت کنند.
هنوز ظهر نشده بود که با تعدادی از دوستان رفتیم سمت #اسکله_لشگر_10 که حدود چهار کیلومتر با منطقه درگیری فاصله داشت و داخل شیاری که از آتش در امان باشد ایجاد شده بود.
کنار اسکله دستم را داخل آب کردم .
تمام بدنم یخ کرد.
گفتم "خدا کنه امشب ما مجبور نشیم داخل این آب بریم "چون آب دریاچه #دربندیخان تازه با آب برفهایی که از کوهها سرازیر شده بود قدری بالا اومده بود..
اسکله رو که دیدیم برگشتیم به سنگر بچه ها که زیر #ارتفاع_تیمورژنان بود.
دسته غواصهای تخریب 20نفری میشدند که 5 نفر دیگه هم اضافه شد.
لباس غواصی های ما مناسب نبود .
سایز لباس ها بزرگ بود و برای هیکل های تنومند خوب بود و اکثر بچه های ما نحیف و لاغر بودند.
فین های غواصی هم لنگه به لنگه بودند.این مسئله ما رو نگران کرده بود.
مقر #گردان_حضرت_زینب(س)نزدیک ما بود.
رفتم پیش فرمانده گردانش که حاج آقا خادم بود.تا مشکل لباس های غواصی رو حل کنم.
اما دیدم وضع اونا هم از ما بدتره...

ادامه دارد👇👇👇👇
🍃🌺🌺
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#اومدم_اسلحه_کاظم_جانم_زمین_نیفته
#شهید_حاج_قاسم_بیگدلی
#شهادت_عملیات_بیت_المقدس_4
#دربندیخان
✍️✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی

#حاج_قاسم_بیگدلی ۵۹ ساله بود که به #گردان_تخریب_لشگر_10_سیدالشهداء(ع) قدم گذاشت.
در مواجه اول این کلام رو از ایشون شنیدیم که گفت : اومدم تا اسلحه کاظم جانم زمین نیفته.
#شهید_کاظم_بیگدلی فرزند حاج قاسم اوایل اردیبهشت ۶۶ در #عملیات_نصر۱ به شهادت رسیده بود.
اما ایشون هم خودش رو به گردان رسوند که جای کاظم خالی نباشه. طبیعی بود که رزمنده های این سن و سال رو می فرستادن تدارکات و حاج قاسم هم نه نگفت و با کمال تواضع پذیرفت.
حاج قاسم پابه پای بقیه #تخریبچی_ها در رزم ها و آموزش ها شرکت میکرد و حتی مقید بود که حتما در صبحگاه ها حضور داشته باشه و نشون بده که برای عملیات اومده. اما مسوولین گردان توی چند تا ماموریت عملیات و #مین_گذاری که بقیه رفتند، حاجی رو نفرستادند و او هم چند وقت بعد تسویه کرد و از #گردان_تخریب رفت.

حاج قاسم رو دیگه ندیدم تا قبل از #عملیات_بیت المقدس_4... داشتم می رفتم برای #دیدگاه_لشگر_10 که بالای #ارتفاع_تیمورژنان بود. سربالایی سختی بود و به هن و هن افتاده بودم که دیدم یکی صدام کرد: جعفر عزیزم. سرم رو بالا آوردم و دیدم حاج قاسمه. همدیگه رو بغل کردیم و بوسیدیم و حسابی خستگی ام در رفت. به حاجی گفتم شما اینورا؟ گفت: من هم اومدم.
گفتم: این دفعه هم تدارکات.
گفت: نه. من کمک دوشکاچی ام.
با تعجب گفتم: #کمک_دوشکاچی؟
گفت: مگه من چمه؟! ده تا مثل شما جوونها رو حریفم.
لجظات شیرینی بود که با حاج قاسم گذشت. روی همدیگه رو بوسیدیم و جدا شدیم و این آخرین دیدار بود و یکی دو روز بعد #حاج_ابوالقاسم_بیگدلی پدر #شهید_کاظم_بیگدلی در روزهای اول فروردین ۶۷ در منطقه عملیاتی #شاخ_شمیران در حلبچه در سن ۶۰ سالگی به شهادت رسید.روحش شاد.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷

@alvaresinchannel
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺
#مقر_ما_زیر_پونس_نقشه_است
#تخریب_لشگر_10
#عملیات_بیت_المقدس_4

✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : #جعفر_طهماسبی

درگیری روی #شاخ_شمیران بالا گرفته بود و دشمن مقاومت میکرد . قبل از ظهر بود که شاخ شمیران سقوط کرد و اسیر زیادی گرفتیم..دشمن توانش رو گذاشته بود که #شاخ_سورمر رو حفظ کنه اما یکی دو ساعت از ظهر گذشته بود که دشمن شاخ سورمر رو هم رها کرد...

عصر بود که آتش سنگین دشمن شروع شد و هواپیماها هم به کمک اومدند تا شاید دوباره مواضع از دست رفته رو پس بگیرند که موفق نشدند

#روز_هفتم_فروردین بود که یک تعداد از #بچه_های_تخریب رفتند برای مین گذاری مقابل دشمن. دشمن آتیش سنگینی میریخت و هلکوپترهای دشمن هم مزاحم کار بچه های تخریب بودند... قرار شد ، هوا که تاریک شد بچه ها برای مین گذاری اقدام کنند...
یک تعداد از بچه های تخریب در خط مستقر بودند تا اگر نیاز به وجود اونها شد آماده کار باشند.
آتش دشمن یک لحظه قطع نمیشد و اطراف سنگر بچه های تخریب مقدار زیادی مین و مواد منفجره بود که هر لحظه احتمال انفجار میرفت. آتش دشمن یک طرف و نگرانی از انفجار هم از طرف دیگر فرماندهان را نگران کرده بود.
به خاطر این که بچه ها روحیه شون حفظ بشه یک روز در میان نیروها عوض میشدند و از سنگر داخل خط به سنگر عقبه که در یکی از شیارهای #ارتفاع_تیمورژنان بود میومدند..
#روزهای_8_و_ 9_فروردین 67 دشمن اقدام به پاتک کرد و آتش فراوانی هم ریخت اما موفق به پس گرفتن مواضعش نشد و روز دهم فروردین که هوا روشن شد هواپیماهای دشمن هم سرو کله شون پیدا شد و بمباران شدید شیمیایی شروع شد...روزهای قبل هم با گلوله های توپ شیمیایی میزد اما روز دهم با هواپیما اومد.
ما داخل شیارهای ارتفاع تیمور ژنان بودیم که هواپیماها برای بمباران شیمیایی شیرجه میزدند و مقرهای را بمبارون میکردند اما به چادرهای ما بمبی نرسید..#بچه_ها_به_شوخی_میگفتند_مقر_ما_زیر_پونس_نقشه_است..
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
@alvaresinchannel
🌴🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🌹
#غواصان_تخریبچی
#عملیات_بیت_المقدس_4
فروردین 1367
#لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام

✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : #جعفر_طهماسبی

روز 5 فروردین ماه بود که دستور رسید امشب باید به دشمن حمله کنید.
مقرر شده بود که غواص های تخریب و اطلاعات از پایین ارتفاع تیمورژنان وارد آب شوند و با نفوذ در ساحل دشمن و گرفتن سرپل سایر گردانها هم وارد منطقه شده و عملیات گسترش پیدا کند .که عصر روز پنجم این طرح لغو شد و قرار شد همه غواصها سوار بر قایق به سمت ساحل دشمن حرکت کنند.
هنوز ظهر نشده بود که با تعدادی از دوستان رفتیم سمت #اسکله_لشگر_10 که حدود چهار کیلومتر با منطقه درگیری فاصله داشت و داخل شیاری که از آتش در امان باشد ایجاد شده بود.
کنار اسکله دستم را داخل آب کردم .
تمام بدنم یخ کرد.
گفتم "خدا کنه امشب ما مجبور نشیم داخل این آب بریم "چون آب دریاچه #دربندیخان تازه با آب برفهایی که از کوهها سرازیر شده بود قدری بالا اومده بود..
اسکله رو که دیدیم برگشتیم به سنگر بچه ها که زیر #ارتفاع_تیمورژنان بود.
دسته غواصهای تخریب 20نفری میشدند که 5 نفر دیگه هم اضافه شد.
لباس غواصی های ما مناسب نبود .
سایز لباس ها بزرگ بود و برای هیکل های تنومند خوب بود و اکثر بچه های ما نحیف و لاغر بودند.
فین های غواصی هم لنگه به لنگه بودند.این مسئله ما رو نگران کرده بود.
مقر #گردان_حضرت_زینب(س)نزدیک ما بود.
رفتم پیش فرمانده گردانش که حاج آقا خادم بود.تا مشکل لباس های غواصی رو حل کنم.
اما دیدم وضع اونا هم از ما بدتره...

ادامه دارد👇👇👇👇
🍃🌺🌺
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#اومدم_اسلحه_کاظم_جانم_زمین_نیفته
#شهید_حاج_قاسم_بیگدلی
#شهادت_عملیات_بیت_المقدس_4
#دربندیخان
✍️✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی

#حاج_قاسم_بیگدلی ۵۹ ساله بود که به #گردان_تخریب_لشگر_10_سیدالشهداء(ع) قدم گذاشت.
در مواجه اول این کلام رو از ایشون شنیدیم که گفت : اومدم تا اسلحه کاظم جانم زمین نیفته.
#شهید_کاظم_بیگدلی فرزند حاج قاسم اوایل اردیبهشت ۶۶ در #عملیات_نصر۱ به شهادت رسیده بود.
اما ایشون هم خودش رو به گردان رسوند که جای کاظم خالی نباشه. طبیعی بود که رزمنده های این سن و سال رو می فرستادن تدارکات و حاج قاسم هم نه نگفت و با کمال تواضع پذیرفت.
حاج قاسم پابه پای بقیه #تخریبچی_ها در رزم ها و آموزش ها شرکت میکرد و حتی مقید بود که حتما در صبحگاه ها حضور داشته باشه و نشون بده که برای عملیات اومده. اما مسوولین گردان توی چند تا ماموریت عملیات و #مین_گذاری که بقیه رفتند، حاجی رو نفرستادند و او هم چند وقت بعد تسویه کرد و از #گردان_تخریب رفت.

حاج قاسم رو دیگه ندیدم تا قبل از #عملیات_بیت المقدس_4... داشتم می رفتم برای #دیدگاه_لشگر_10 که بالای #ارتفاع_تیمورژنان بود. سربالایی سختی بود و به هن و هن افتاده بودم که دیدم یکی صدام کرد: جعفر عزیزم. سرم رو بالا آوردم و دیدم حاج قاسمه. همدیگه رو بغل کردیم و بوسیدیم و حسابی خستگی ام در رفت. به حاجی گفتم شما اینورا؟ گفت: من هم اومدم.
گفتم: این دفعه هم تدارکات.
گفت: نه. من کمک دوشکاچی ام.
با تعجب گفتم: #کمک_دوشکاچی؟
گفت: مگه من چمه؟! ده تا مثل شما جوونها رو حریفم.
لجظات شیرینی بود که با حاج قاسم گذشت. روی همدیگه رو بوسیدیم و جدا شدیم و این آخرین دیدار بود و یکی دو روز بعد #حاج_ابوالقاسم_بیگدلی پدر #شهید_کاظم_بیگدلی در روزهای اول فروردین ۶۷ در منطقه عملیاتی #شاخ_شمیران در حلبچه در سن ۶۰ سالگی به شهادت رسید.روحش شاد.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷

@alvaresinchannel
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺
#مقر_ما_زیر_پونس_نقشه_است
#تخریب_لشگر_10
#عملیات_بیت_المقدس_4

✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : #جعفر_طهماسبی

درگیری روی #شاخ_شمیران بالا گرفته بود و دشمن مقاومت میکرد . قبل از ظهر بود که شاخ شمیران سقوط کرد و اسیر زیادی گرفتیم..دشمن توانش رو گذاشته بود که #شاخ_سورمر رو حفظ کنه اما یکی دو ساعت از ظهر گذشته بود که دشمن شاخ سورمر رو هم رها کرد...

عصر بود که آتش سنگین دشمن شروع شد و هواپیماها هم به کمک اومدند تا شاید دوباره مواضع از دست رفته رو پس بگیرند که موفق نشدند

#روز_هفتم_فروردین بود که یک تعداد از #بچه_های_تخریب رفتند برای مین گذاری مقابل دشمن. دشمن آتیش سنگینی میریخت و هلکوپترهای دشمن هم مزاحم کار بچه های تخریب بودند... قرار شد ، هوا که تاریک شد بچه ها برای مین گذاری اقدام کنند...
یک تعداد از بچه های تخریب در خط مستقر بودند تا اگر نیاز به وجود اونها شد آماده کار باشند.
آتش دشمن یک لحظه قطع نمیشد و اطراف سنگر بچه های تخریب مقدار زیادی مین و مواد منفجره بود که هر لحظه احتمال انفجار میرفت. آتش دشمن یک طرف و نگرانی از انفجار هم از طرف دیگر فرماندهان را نگران کرده بود.
به خاطر این که بچه ها روحیه شون حفظ بشه یک روز در میان نیروها عوض میشدند و از سنگر داخل خط به سنگر عقبه که در یکی از شیارهای #ارتفاع_تیمورژنان بود میومدند..
#روزهای_8_و_ 9_فروردین 67 دشمن اقدام به پاتک کرد و آتش فراوانی هم ریخت اما موفق به پس گرفتن مواضعش نشد و روز دهم فروردین که هوا روشن شد هواپیماهای دشمن هم سرو کله شون پیدا شد و بمباران شدید شیمیایی شروع شد...روزهای قبل هم با گلوله های توپ شیمیایی میزد اما روز دهم با هواپیما اومد.
ما داخل شیارهای ارتفاع تیمور ژنان بودیم که هواپیماها برای بمباران شیمیایی شیرجه میزدند و مقرهای را بمبارون میکردند اما به چادرهای ما بمبی نرسید..#بچه_ها_به_شوخی_میگفتند_مقر_ما_زیر_پونس_نقشه_است..
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
@alvaresinchannel
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺
#مقر_ما_زیر_پونس_نقشه_است
#تخریب_لشگر_10
#عملیات_بیت_المقدس_4

✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : #جعفر_طهماسبی

درگیری روی #شاخ_شمیران بالا گرفته بود و دشمن مقاومت میکرد . قبل از ظهر بود که شاخ شمیران سقوط کرد و اسیر زیادی گرفتیم..دشمن توانش رو گذاشته بود که #شاخ_سورمر رو حفظ کنه اما یکی دو ساعت از ظهر گذشته بود که دشمن شاخ سورمر رو هم رها کرد...

عصر بود که آتش سنگین دشمن شروع شد و هواپیماها هم به کمک اومدند تا شاید دوباره مواضع از دست رفته رو پس بگیرند که موفق نشدند

#روز_هفتم_فروردین بود که یک تعداد از #بچه_های_تخریب رفتند برای مین گذاری مقابل دشمن. دشمن آتیش سنگینی میریخت و هلکوپترهای دشمن هم مزاحم کار بچه های تخریب بودند... قرار شد ، هوا که تاریک شد بچه ها برای مین گذاری اقدام کنند...
یک تعداد از بچه های تخریب در خط مستقر بودند تا اگر نیاز به وجود اونها شد آماده کار باشند.
آتش دشمن یک لحظه قطع نمیشد و اطراف سنگر بچه های تخریب مقدار زیادی مین و مواد منفجره بود که هر لحظه احتمال انفجار میرفت. آتش دشمن یک طرف و نگرانی از انفجار هم از طرف دیگر فرماندهان را نگران کرده بود.
به خاطر این که بچه ها روحیه شون حفظ بشه یک روز در میان نیروها عوض میشدند و از سنگر داخل خط به سنگر عقبه که در یکی از شیارهای #ارتفاع_تیمورژنان بود میومدند..
#روزهای_8_و_ 9_فروردین 67 دشمن اقدام به پاتک کرد و آتش فراوانی هم ریخت اما موفق به پس گرفتن مواضعش نشد و روز دهم فروردین که هوا روشن شد هواپیماهای دشمن هم سرو کله شون پیدا شد و بمباران شدید شیمیایی شروع شد...روزهای قبل هم با گلوله های توپ شیمیایی میزد اما روز دهم با هواپیما اومد.
ما داخل شیارهای ارتفاع تیمور ژنان بودیم که هواپیماها برای بمباران شیمیایی شیرجه میزدند و مقرهای را بمبارون میکردند اما به چادرهای ما بمبی نرسید..#بچه_ها_به_شوخی_میگفتند_مقر_ما_زیر_پونس_نقشه_است..
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
@alvaresinchannel
🌴🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🌹
#غواصان_تخریبچی
#عملیات_بیت_المقدس_4
فروردین 1367
#لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام

✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : #جعفر_طهماسبی

روز 5 فروردین ماه بود که دستور رسید امشب باید به دشمن حمله کنید.
مقرر شده بود که غواص های تخریب و اطلاعات از پایین ارتفاع تیمورژنان وارد آب شوند و با نفوذ در ساحل دشمن و گرفتن سرپل سایر گردانها هم وارد منطقه شده و عملیات گسترش پیدا کند .که عصر روز پنجم این طرح لغو شد و قرار شد همه غواصها سوار بر قایق به سمت ساحل دشمن حرکت کنند.
هنوز ظهر نشده بود که با تعدادی از دوستان رفتیم سمت #اسکله_لشگر_10 که حدود چهار کیلومتر با منطقه درگیری فاصله داشت و داخل شیاری که از آتش در امان باشد ایجاد شده بود.
کنار اسکله دستم را داخل آب کردم .
تمام بدنم یخ کرد.
گفتم "خدا کنه امشب ما مجبور نشیم داخل این آب بریم "چون آب دریاچه #دربندیخان تازه با آب برفهایی که از کوهها سرازیر شده بود قدری بالا اومده بود..
اسکله رو که دیدیم برگشتیم به سنگر بچه ها که زیر #ارتفاع_تیمورژنان بود.
دسته غواصهای تخریب 20نفری میشدند که 5 نفر دیگه هم اضافه شد.
لباس غواصی های ما مناسب نبود .
سایز لباس ها بزرگ بود و برای هیکل های تنومند خوب بود و اکثر بچه های ما نحیف و لاغر بودند.
فین های غواصی هم لنگه به لنگه بودند.این مسئله ما رو نگران کرده بود.
مقر #گردان_حضرت_زینب(س)نزدیک ما بود.
رفتم پیش فرمانده گردانش که حاج آقا خادم بود.تا مشکل لباس های غواصی رو حل کنم.
اما دیدم وضع اونا هم از ما بدتره...

ادامه دارد👇👇👇👇
🍃🌺🌺
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

@alvaresinchannel