《بخشی از وصیت نامه
شهید ابراهیم همت》
«به تاریخ 19 دی 1359 ساعت ۱۰:۱۰ شب چند سطری وصیتنامه مینویسم:
هر شب ستارهای را به زمین میکشند و باز این آسمان غمزده غرق ستاره است، مادر جان میدانی تو را بسیار دوست دارم و میدانی که فرزندت چقدر عاشق شهادت و عشق به شهیدان داشت.
مادر جان من متنفر بودم و هستم از انسانهای سازشکار و بیتفاوت و متاسفانه جوانانی که شناخت کافی از اسلام ندارند و نمیدانند برای چه زندگی میکنند و چه هدفی دارند و اصلا چه میگویند بسیارند.
ای کاش به خود میآمدند. از طرف من به جوانان بگوئید:
چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته است. بپاخیزید و اسلام را و خود را دریابید. نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ کجا پیدا نمیشود. نه شرقی – نه غربی؛
اسلامی که: اسلامی… ای کاش ملتهای تحت فشار مثلث زور و زر و تزویر به خود میآمدند و آنها نیز پوزه استکبار را بر خاک میمالیدند.
مادر جان به خدا قسم اگر گریه کنی و به خاطر من گریه کنی اصلا از تو راضی نخواهم بود. زینب وار زندگی کن و مرا نیز به خدا بسپار
(اللهم ارزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک)
و السلام.
#شهادت#شهید_ابراهیم_همت#وصیت_نامه🌸○
@AFLAKIAN1○
🌸