https://t.center/rouhangizrumi
همانطور که داشتم نانهای سنگک را با وسواس تمام با قیچی به یک اندازه میبریدم که درست اندازه دهانهٔ توستر و همه یک سایز باشند، یکباره از دنیای خودم بیرون آمدم و به کاری که داشتم انجام میدادم توجه کردم! دیدم سالهاست که دارم همینکار را انجام میدهم. وسواس در نظم و ترتیب داشتن در بعضی چیزها وقتگیر است و آخر سر هم آن تکههای نوک سنگگ که مثلثی و بدفرم هستند روی دستم میماند چون به هیچ شکلی نمیشود آنها را مستطیلی برید. کل زندگی هم به همین شکل است. تلاش میکنی و دوست داری همه چیز طوری که در ذهن توست و از قبل نقشه آن را کشیدهای انجام شود. همهٔ زورت را بهکار میگیری که هر چیزی سر جای خودش قرار بگیرد. با قیچیای که در دست داری میخوای همه چیز را به یک اندازه و مدل دربیاوری. اما دنیای واقعی اندازههابش قابل تغییر نیست. و در آخر تو میمانی و یک مشت نان مثلثی شکل نوک سنگک که با هیچ قیچیای نمیشود اندازههایش را درست کرد....