رضا ظرفیان

حضرت علی (ع) میفرماید:

با تنهایی بیشتر انس بگیر تا با دوستان بد

@ReZarfian

چشمای تو طهرون و به آتیش کشیدن

@ReZarfian

معاشران گره از زلف یار بازکنید
شبی خوش‌است بدین قصه‌اش دراز کنید

حریم مجلس انس است و دوستان جمعند
وان یکاد بخوانید و در فراز کنید

@ReZarfian

یاران موافق همه از دست شدند
در پای اجل یکان یکان پست شدند

خوردیم ز یک شراب در مجلس عمر
دوری دو سه پیشتر ز ما مست شدند

@ReZarfian

همچومن وصل ترا هیچ سزاواری هست
یا چو من هجر ترا هیچ گرفتاری هست

گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست
قاضی شهر گواهی بدهد کاری هست
@ReZarfian

سخن بیتو مگر جای شنیدن دارد
نفس بیتو کجا نای دمیدن دارد

علت کوری یعقوب نبی معلوم است
شهر بی یار مگر ارزش دیدن دارد

@ReZarfian

دریغا که بی ما بسی روزگار
بروید گل و بشکفد نوبهار

بسی تیر و دیماه و اردیبهشت
برآید که ما خاک باشیم و خشت

@ReZarfian

کار گل زار شود گر تو بگلزار آیی
نرخ یوسف شکند چون تو ببازار آیی

ماه در ابر رود چون تو برآیی لب بام
گل کم از خار شود چون تو بگلزار آیی

@ReZarfian

پیوسته ازان سلسله مو‌ می‌‌ترسم
زان زلف خوش و روی نکو می‌ترسم

ترسیدن هر که هست، از چشم بد است
بیچاره من از چشمِ نکو می‌ترسم

@ReZarfian

باز آی که از جان اثری نیست مرا
مدهوشم و از خود خبری نیست مرا

خواهم که به جانب تو پرواز کنم
اما چه کنم بال و پری نیست مرا

@ReZarfian

می آمدی و سینه برافروخته بودی
زان عشق که عمری به دل اندوخته بودی

میخواستم از حال بپرسم که همان دم
راه نفسم بسته لبم دوخته بودی

@ReZarfian

کنون چه چاره که در بحر غم به گردابی
فتاد زورق صبرم ز بادبان فراق

فلک چو دید سرم را اسیر چنبر عشق
ببست گردن صبرم بریسمان فراق


@ReZarfian

ما رند و خراباتی و دیوانه و مستیم
پوشیده چه گوییم همینیم که هستیم

زان باده که در روز ازل قسمت ماشد
پیداست که تا شام ابد سرخوش و مستیم

@ReZarfian

غم غریبی و غربت چو بر نمیتابم
بشهر خود روم و شهریار خود باشم

همیشه پیشه من عاشقی و رندی بود
دگر بکوشم و مشغول کار خود باشم


@ReZarfian

زهی ملاحت و خوبی که با تو محبوب است
که خشم و ناز و وفا هر چه میکنی خوب است

میان ما و تو ای مه به نامه حاجت نیست
که هر اشاره ابرو هزار مکتوب است

@ReZarfian

دلتنگم و دیدار تو درمان من است
بیرنگ رخت زمانه زندان من است

بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
آنچ از غم هجران تو بر جان من است

@ReZarfian

این جهان بی بقا هیچ است هیچ
هرچه می گردد فنا هیچ است هیچ

شد مرا یک نکته از غیب آشکار
در دو عالم جز خدا هیچ است هیچ


@ReZarfian