اشعار علیرضارضائی

Channel
Logo of the Telegram channel اشعار علیرضارضائی
@rezaei_alireza1349Promote
93
subscribers
اشعار طنز و عاشقانه علیرضارضائی
گاه تلخ است و گاه شیرین است
علت درد و رنج و تسکین است

جنّت اغنیاست هر جایش
دوزخ مردمان مسکین است

جاهلش غرق عیش و نوش و خوشی
عاقلش در عذاب و غمگین است

ظاهرش دلفریب و سردرگم
معنی اش سخت سست و سنگین است

کافرش مدّعی دینداری
مؤمنش تاجر است و بی دین است

پوچی اش نیست قابل اغماض
قابل شرح و بحث و تبیین است

هر کسی که نخورد گولش را
لایق آفرین و تحسین است

انتخابی و دلبخواهی نیست
زشت و زیباست، زندگی این است

#علیرضا_رضائی
@rezaei_alireza1349
آلاله ی صحرا و لب جویم من
گاهی گل خرزهره و بدبویم من
هر چند مرا دست فلک می درود
از سینه خاک باز می رویم من

#علیرضا_رضائی
@rezaei_alireza1349
پیروزی:

سالها پیش  رفیقی داش مشدی و عشق لاتی داشتم. هر وقت که مرا می دید می نشست از دعواها و لات بازی هایش برام تعریف می کرد.
فلانی رو با چاقو زدم، چایید.  اون یکی رو کله معلق کردم و پیش همه گوشش را بریدم تا درس عبرتی بشود برای همگان. بهمان کس را چند روز به کما فرستادم و الی آخر... خلاصه گوشم از قصه هایش پر بود و او را پهلوانی بزرگ و یلی پُر دل می دانستم تا اینکه روزی به ناچار در خیابانی با دو سه نفر از اراذل و اوباش شهر درگیر شدم. چون زور خودم به آنها نمی رسید گفتم الان زنگ می زنم رفیقم می آید و حسابتان را کف دستتان می گذارد.
بلافاصله به او زنگ زدم و قضیه را برایش تعریف کردم.
سریع خودش را رساند. امّا از چند قدمی من و طرفین دعوا زد چاک و جیم شد. سریع شماره اش را گرفتم و گفتم مرد حسابی! من روی تو حساب کرده بودم، چرا نرسیده دررفتی؟  پشت گوشی با صدایی لرزان گفت:  رفیق عزیز راستشو بخوای درگیر شدن با اون غولای بی شاخ و دم کار من نیست. از من می شنوی تو هم بزن و جاک و درگیر نشو مگه این بیت رو نشنیده ای که شاعر گفته:
«گریز بهنگام پیروزی است
خوشا پهلوانی کِش این روزی است»
بعد از شنیدن این بیت، تازه فهمیدم همه گنده گویی هایش زاییده تخیل و توهّم او بوده و من چقدر ساده بودم که سالها خالی بندی های او را می شنیدم و قبول می کردم و او را بزن بهادری بزرگ می دانستم.

#علیرضا_رضائی
@rezaei_alireza1349
مردانگی و حمایت از زن جرم است
اندیشه روزهای روشن جرم است
جز مرگ کسی سراغی از ما نگرفت
در مملکتی که زنده بودن جرم است

#علیرضا_رضائی
@rezaei_alireza1349
«بایدن» کنار رفت که سست و ضعیف بود
با اینکه داشت رای و کمی فرصتی هنوز
شکر خدا که با رفقای عزیز خود
مشغول خدمت است به ما «جنتّی» هنوز

#علیرضا_رضائی
@rezaei_alireza1349
می دهی ترجیح ای که بر گرسنه،سیر را
کم ملامت کن زن و مرد و جوان و پیر را

یک نوک پا در خیابان و عزاداری بیا
تا ببینی عمق رشد و وسعت تغییر را

شِمر را در هیئت و با عینک دودی ببین
مست مِی بنگر  یزید و اشقیا و شیر را

می کنند از جان و دل تعظیم و بر وی احترام
گوسفندانی که می بینند گرگ پیر را

حمله می آرند بر خولی و شمر تعزیه
ای خدا عقلی عطا کن مردم جوگیر را

می زند با تیر مژگان بر دل زار یزید
دلبری که می زند با ابرویش شمشیر را

رفته ای در لاک خود،وقت عزاداری بیا
تا کنی سیر و سیاحت سینه و زنجیر را!

#علیرضا_رضائی
@rezaei_alireza1349
زندگی بدون عشق
قتلگاه آدمی است
جاده ای جهنّمی است

#علیرضا_رضائی
#سه_گانی
@rezaei_alireza1349
الهام گر شعر و سرودم شده ای
من هیچم و تو بود و نبودم شده ای
ای اصل و اساس و راز هستی ای عشق
عمریست که بخشی از وجودم شده ای

#علیرضا_رضائی
@rezaei_alireza1349
بی غیرتی و دزدی و نامردی بود
پژمردگی و زردی و دلسردی بود
جز صلح و صفا و دوستی در دنیا
هر چیز که بود، من درآوردی بود

#علیرضا_رضائی
@rezaei_alireza1349
مرگ روزی خراب خواهد کرد
راه دلخواه زندگانی را
سقف کوتاه زندگانی را

#علیرضا_رضائی
#سه_گانی
@rezaei_alireza1349
ای که گفتی جنگ مسؤولین برای خدمت است
جنگ،جنگ قدرت است
کعبه ی آمال هر مرد سیاسی ثروت است
جنگ،جنگ قدرت است

از امید و درد مردم بیشتر دم می زند
خشت محکم می زند
هر کسی در فکر خویش و بی خیال ملت است
جنگ، جنگ قدرت است

داخل این جنگ هر کس باخت مغبون می شود
دیده پر خون می شود
سهم او تا زنده باشد اشک و آه وحسرت است
جنگ،جنگ قدرت است

باش در این راه هیز و سخت قطّاع الطریق
رند و کذّاب ای رفیق!
در سیاست راست گویی زهر و سمّ و آفت است
جنگ،جنگ قدرت است

هر کسی مسوول باشد،رنج هستی سهم ماست
تنگدستی سهم ماست
مملکت هر چند غرق درد و رنج و نکبت است
جنگ،جنگ قدرت است

#علیرضا_رضائی
@rezaei_alireza1349
دنیا پر از کفتار و مار و شیر و گرگ است
در بین اینها من چه هستم؟
آه! این معمّایی بزرگ است

#علیرضا_رضائی
#سه_گانی
@rezaei_alireza1349
بر نکبت و اوضاع بشر می خندی
هر لحظه و هر شام و سحر می خندی
وقتی که به پوچی جهان پی ببری
با قهقهه و عمیق تر می خندی

#علیرضا_رضائی
@rezaei_alireza1349
سکوت است و صدایی نیست اصلا
نفس تنگ و هوایی نیست اصلا

در این بازار گرم دشمنی ها
رفیق و آشنایی نیست اصلا

میان دیوها از آدمیّت
نشان و ردّپایی نیست اصلا

شده دنیا جهنّم، هیچ جایش
سرای دلگشایی نیست اصلا

در این دنیای سرشار از پلشتی
برای عشق جایی نیست اصلا

دگر افسانه شد لیلی و مجنون
که مهری و وفایی نیست اصلا

ولیکن زندگی بی عشق ورزی
به جز خبط و خطایی نیست اصلا

#علیرضا_رضائی
@rezaei_alireza1349
همسایه ی هم در این حوالی هستیم
از هیچ پُریم و پوچ و خالی هستیم
داریم غم گذشته و تا به ابد
در حسرت فردای خیالی هستم

#علیرضا_رضائی
@rezaei_alireza1349
ای کسی که قلب من سرشار از امّید تو است
تو کجا هستی که جان عاشقم
تشنه آغوش خورشید تو است

#علیرضا_رضائی
#سه_گانی
@rezaei_alireza1349
کفر و دین بی تو دروغی است بزرگ
لطف و کین بی تو دروغی است بزرگ

دوزخ و جنّـت و هر چیز که هست
به یقین بی تو دروغی است بزرگ

بی تو ای عشق به من ثابت شد
که زمین بی تو دروغی است بزرگ

#علیرضا_رضائی
@rezaei_alireza1349
ای علت زخم کهنه و کاری ما
ای دشمن بیداری و هشیاری ما
تو کیستی و چه کار داری اصلا
با زندگی و  چهاردیواری ما؟

#علیرضا_رضائی
@rezaei_alireza1349
نه جام شراب ناب و مردافکن داشت
نه روز بدون غصه و شیون داشت
دررفت از این جهنم و راحت شد
هر شخص که قصد زندگی کردن داشت

#علیرضا_رضائی
@rezaei_alireza1349
محفل ما گرچه بی جام و شراب و ساقی است
این که فعلا زنده ایم
جای شکرش باقی است

#علیرضا_رضائی
#سه_گانی
@rezaei_alireza1349
Telegram Center
Telegram Center
Channel