گاهی فکر میکنم خودمون باعث از بین رفتن احساسات درونمون میشیم که به واسطهی کلمات به وجود میاومد. خودمون باعث این بیحسی و پوچیای که نسبت به تمام جمله های احساسی داریم، شدیم. ما ارزش و معنای خیلی از کلمات رو از بین بردیم، فقط بخاطر اینکه روی درست بهجا آوردن کلمات تمرکز نکردیم. اگر روی ابراز واژه "دوستت دارم" سختگیرتر بودیم، توی موقعیتهایی این جمله واقعیتر بنظر میرسید. توی تعریف کردن از آدما، خلاقیت به خرج میدادیم و فقط به "امروز قشنگ شدی" اکتفا نمیکردیم؛ خیلی وقتها حس میکنم روح کلمات از بین رفتن و فقط تظاهر میکنن به وجود داشتن.
روزایی که میدونم فرداش قراره خونه باشم، اصلا امید به زندگی در من موج میزنه. هرچقدر هم بیرون باشم و بین انسان های زیادی وقت بگذرونم، باید یه زمانی رو داخل خونه باشم. حتی اگر کاری هم نداشته باشم که انجام بدم. اصلا موندن تو خونه و دوری از اجتماع [ بعد از کلی اون بیرون بودن ] بهم احساس آرامش میده.💆🏻♀️