🌸ادامه مبحث 👇 ❇سيدقطب ميگويد: «اينجا در حالي كه قبلاً در طول تاريخ، براي انسانها قدرت و حكومت خداوند بر جهان هستي منكشف شده و به آن پي برده بودند، اكنون پرده از حاكميت جديدي برداشته مي شود كه بدان فكر نكرده بودند؛ حاكميت خداوند بر اعضا و اجسام آنان». مي بينند كه چگونه اعضاي بدنشان در تصرف خدا درآمده و از او فرمان مي برند و بدستور خدا عليه آنها اعتراف ميكنند. ✴ تسلط و حكومتي كه حتي خود آنان نظير آن را بر اعضاي خويش نداشته و ندارند.
❇ صحنه عجيب و هول انگيزي است كه در آن، قدرت و تسلط خداوند بر اعضا و جوارح بشر به نمايش گذاشته مي شود. ✴ مجرمان از علايم خاصي كه در چهره دارند شناخته ميشوند كه ايناناند دشمنان الله! همه با هم و در كنار هم گردآوري شده و بسان گله هاي گوسفند بسوي آتش دوزخ سوق داده مي شوند و در فاصله چند متري آتش، متوقف شده، محاسبه ميگردند.
❇گواهاني كه قبلاً كسي آنها را به حساب نميآورد براي شهادت بر ميخيزند. قدرت تكلم از زبانها سلب ميگردد. ديگر به سخن گفتن آنها نيازي نيست. در دنيا دروغ فراوان گفتند، استهزا كردند و ..
✴اينك وقت آن فرا رسيده كه گوشها، چشمها و پوست بدن و دست و پا به اطاعت پروردگار خويش لب به سخن بگشايند و پرده از كردار زشت صاحبان خود بردارند.
❇آنان به گمان خود، گناهان را دور از چشم خدا و بندگان خدا انجام مي دادند، و خيال ميكردند كه خداوند از نيت هاي پليد و اعمال زشت شان اطلاعي ندارد، ولي نميتوانستند گناه خود را از ديد چشم ، گوش و پوست و ساير اعضاي خود، بپوشانند، زيرا چنين چيزي ممكن نبود، چراكه اينها، اجزاي غير قابل انفكاك بدن مي باشند. چه نيروي شگفتي و چه تصرف عجيبي! كه انسان را، حتي در مقابل اعضاي بدن خودش ناتوان و زبون مي گرداند.