🌐آیتالله شریعتمداری در چهار پرده
راوی #حوزه: چهاردهم فروردین ۱۳۶۵ آیتاللهالعظمی سید محمدکاظم شریعتمداری پس از چهار سال حصر خانگی در سن ۸۳ سالگی درگذشت. او یکی از بحثبرانگیزترین مراجع تقلید شیعه بود و موافقان و مخالفان پرشوری داشت که هر کدام از منظری به او مینگریستند. روایتها از ایشان بسیار بود.
1⃣«آیتالله شریعتمداری در دوره آیتالله بروجردی نیز دارای مقلدینی نه چندان محدود بود و به عنوان یکی از مراجع تقلید شناخته میشد؛ تا جایی که دکتر مصدق به مناسبت ارتحال آیتالله حجت در کنار آیتالله بروجردی و آیتالله صدر به ایشان نیز به عنوان یکی از مراجع تقلید تسلیت گفته و پیامی ارسال کرده است. متن تلگراف اینچنین است:
حضرت آیتالله آقای سید محمدکاظم شریعتمداری دامت افاضاته
رحلت مرحوم آیتالله حجت موجب تألم و تأثر شدیدِ اینجانب گردید. این ضایعه مؤلمه را به جنابعالی تسلیت عرض مینماید.
محمد مصدق».
(نامههای دکتر مصدق، محمد ترکمان، ج اول، ص ۲۲۲)
2⃣مرحوم شریعتمداری در نامهای به کانون نویسندگان ایران گفته است:
«اینجانب کراراً نظر خود را نسبت به رعایت آزادیهای فردی و اجتماعی و لزومِ احترام به آزادی بیان و قلم و مطبوعات بر اساس مقرراتِ مملکت و تعالیمِ عالیه اسلام اعلام داشتهام. مطبوعات البته باید دارای مبنا و هدفِ انسانی و اسلامی باشند. جانب صدق و امانت را مراعات کنند. یکپارچگیِ مردم آن هم در این برهه از دورانِ سازندگی را کاملاً در نظر بگیرند. چنانچه مطبوعات در موردی عمداً یا سهواً اشتباهی کردند، باید آنان که صلاحیتِ ارشاد دارند، با تمسک به منطق شیوای قرآن به رفع اشتباه بپردازند و در صورتی که نافع نیفتاد از دولت بخواهند که از طریق قانونی اقدام نماید. ولی اگر مردم خودشان رأسا در کارها دخالت کنند، کار به هرج و مرج میکشد. اصولاً ریختن به دفترِ مجله یا روزنامه و اعمالِ فشار و تهدید و ارعاب و شکستن و سوزانیدن با هیچ منطقِ انسانی و اسلامی تطبیق نمیکند. هر کس روزنامه یا مجلهای را نمیپسندد، میتواند آن رانخواند». (کتاب منتشر شده از طرف کانون نویسندگان ایران، محمد علی سپانلو، ص ۶۸۰؛ نقل از کتاب: فقیهی از شریعتمداران، محمد تقی انصاریان خوانساری، ج۱، ص ۱۵۴).
3⃣آیتالله شریعتمداری در مواجهه با وقایع پیش از انقلاب، با فعالین انقلابی چندان همراهی نداشت. از این تعبیر استفاده میکرد که: «اگر شاه برود چه کار میخواهیم بکنیم؟ یک نفر باید باشد تا این مملکت را داره بکند»(خاطرات آیتالله احمدی میانجی، ص ۲۷۸).
وی در آستانه انقلاب با اعتصاب کارکنان شرکت نفت موافقتی نداشت. اعلام کرد که: زمستان است، هوا سرد است، دولت هم مسأله اعتصاب شرکت نفت را بهانه قرار میدهد و به مردم نفت نمیرساند و بعد هم مردم به ما فحش میدهند؛ مردم این مسأله را از چشمِ ما میبینند و میگویند آخوندها نگذاشتند (همان، ص۲۷۸) .
در پی همین ماجرا، غلامحسین جمی از روحانیون آبادان که روابط صمیمانهای با مرحوم شریعتمداری داشت به نزد ایشان رفته و گلایه میکند که: آقای خمینی دستور داده تا شیرهای نفت را ببندند، لااقل شما هم حرکتی بکنید. مرحوم شریعتمداری پاسخ میگوید: من نظرم نبود که این طور بشود. قرار نبود این گونه شلوغ بشود و کار به اینجا بکشد و اوضاع به هم بریزد؛ نگذاشتند ما میخواستیم به نحو دیگری عمل بشود (خاطرات حجت الاسلام غلامحسین جمی، ص ۱۶۲).
4⃣یکی از شاعران آذربایجان به مناسبت بازگشت آیتالله شریعتمداری از تبریز به قم در ۱۹ جمادیالثانی ۱۳۷۱ قمری (اواخر اسفند ۱۳۳۰) این شعر را سروده است:
جان به لب آمد ز هجر حضرت جانان
ذات شریعتمدار حجت یزدان
تا سوی قم رفت شد عزیز در آن شهر
یوسفِ ما برنگشت جانب کنعان
وارثِ علم رسول کین فلک پیر
هست بر دانشش چو طفل دبستان
نابغه دهر آیتالله المعظم
محیی احکامِ حق، مفسرِ قرآن
ذات تو گلزار شرع و گلشن دین را
ذوق و صفا بخشد همچو گل به گلستان
حوزه تدریس و علم و بحث و بیانت
گشته نگهبانِ دین و حافظِ قرآن
در نظرِ اهل فضل و دانش و بینش
ساحتِ قدست شبیه روضه رضوان
چون تو یکی ذات صد قرن نه بزاید
نه پدر چرخ و چهار مادرِ ارکان
گاه بسی رفت ای یگانه گیتی
سال بسی گشت ای گزیده دوران
بلبل طبعم به شاخسار مدیحت
داشت همی گونه مدح و نغمه دستان
وصفِ تو رانم چه در حضور و چه از دور
مدح تو خوانم چه آشکار چه پنهان
سال جدید است و عید فرّخ فیروز
تهنیت عرض حضور میکنم الان
سال و مه و روز و شب و همیشه و هر آن
باشی خوش روزگار خرّم و خندان
شکر خدا را زبان واصف ذاکر
وصف تو گویان رسانده سال به پایان
(یاقوت الکلام یا گنجینه فیوضات، حاج میرزا احمد ذاکر، منتشر در تبریز).
📸عکس حضور آیتالله شریعتمداری و محمدرضا شاه در جشن آزادی آذربایجان از اشغال قوای شوروی، خرداد ۱۳۲۶
@rawinews