🌺جایگاه علم النفس و
روانشناسی در طب ایرانی – بخش اول
🌺توجه به نفس و روان بشری و قوای آن در درمان بیماری ها از روزگاران قدیم در میان پزشکان ایرانی مرسوم و مورد تأکید بوده است. چنان که در اردیبهشت یشت، بند ششم چنین آمده است:«از اَشا (پاکگی و راستی) درمان جویید، از داد درمان جویید، از گیاه درمان جویید، از کارد درمان جویید، از مانتره (اذکار و اصوات مقدس) درمان جویید که درمان دهنده، درمان دهنده تر و درمان دهنده ترین است.»
در این فراز «گیاه درمانی» روشی مؤثر، «جراحی» (درمان با کارد) در برخی شرایط روشی مؤثرتر و سرانجام درمان از طریق اذکار و قدرت ایمان و اراده چه بسا مؤثرترین نحوه یاری رساندن به بیمار تلقی شده است.
این توجه و دقّت به احوال نفسانی نه تنها در مکتب های باستانی طب و پزشکی ایران مثل مکتب مزدیسنا و یا مکتب اکباتان و جندی شاپور حائز اهمیت بوده است، در قرون متأخر نیز تداوم یافته و پزشکان بزرگی چون ابن سینا، رازی و یا اسماعیل جرجانی تحت عنوان اعراض نفسانی و تأثیر و تأثر این اعراض بر بدن جسمانی که به «طب روحانی» نیز شهرت دارد، از آن یاد کرده اند.
با علم به اختلاف فلسفه پزشکی اخلاطی با پزشکی مدرن باید توجه کرد که بخشی از علم النفس عمیقاً در پیوند با دانش پزشکی بوده اصولاً نمی توان
روانشناسی به اصطلاح سنتی را با پزشکی آن، از هم تفکیک کرد. در هر حال مقاله حاضر تلاش می کند رویکرد طب اخلاطی را به روان، قوای آن و اهمیت آن در درمانگری بررسی کند.
نفس
تعریف مشهور ارسطو از نفس عبارت است از:«کمال اول (فعلیت تام) برای جسم طبیعی که دارای استعداد حیات (حیات بالقوه) است.» به این ترتیب ارسطو، نفس را به عنوان ۱) منشأ حرکت بدن ۲) به عنوان علت غائی برای بدن ۳) و همچنین علت صوری و جوهر حقیقی اجسام جاندار معرفی می کند. ارسطو در طبیعت، موجودات زنده را منحصر در نباتات، حیوانات و انسان می بیند. پس به سه نوع نفس قائل است. البته او معتقد است در سلسله نفوس، نفوس عالی تر متضمن قوای نفوس دانی تر هستند و عکس آن صدق نمی کند. بنابراین یک حیوان گذشته از نفس حیوانی دارای قوای نفس نباتی نیز هست ولی نفس نباتی از امکانات نفس حیوانی بهره مند نیست و البته نفس انسانی حائز قوای هر دو نفس نازل تز از خود است.
شرح و معرفی نفس از چشم انداز ارسطو، مورد تأیید حکمای مسلمان و حکیمان و طبیبان قرار گرفت و کمابیش همان مطالب در آثار آنان نیز به چشم می خورد. ابن سینا در فصل سوم از مقاله اول فن ششم شفا اشاره می کند که مزاج، علت استعدادی برای افاضه نفس بر بدن است و در واقع نفس علتِ بقا و کارکرد مزاج و مانع از فساد آن است. به این ترتیب نفس بر تن استیلاء داشته و حیات تن در گرو حاکمیت و سلامت نفس و اِعمال قدرت نفس از طریق امزاج بر تن است. نکته بسیار جالبی که در این رابطه توسط حکیمان طرح شده است، مسئله روح بخاری است. آنها معتقد بودند گذشته از جسم مادی، هر فردی دارای یک جسم لطیف دیگری است که اولین مرکب برای قوای نفسانی محسوب می شود. لطافت و کثافت و بخار اخلاط در نوسانات و عملکرد شایسته روح بخاری مؤثر است. ابن سینا در فصل هشتم از مقاله پنجمِ فن ششم شفا می گوید:
«چون نفس یکی است پس باید که تعلق اول آن به بدن به یاری روح بخاری باشد و به یاری این روح، بدن را تدبیر کرده و تغذیه کند.»
🌍ادامه مطلب:
http://yon.ir/elmnafs#مقاله_علمی #روانشناسی🌱📢نشر این مطلب همراه با ذکر نام کانال و سایت حکیم دکتر روازاده بلامانع است و بدون ذکر منبع شرعا مجاز نمیباشد.
⛔️http://ravazadeh.com📢📢📢📢💡💡💡به کانال منبع طب ایرانی اسلامی وصل شوید ...
🌱🌱 @ravazadeh🌱🌱