طرحى درباره ضرورت «مدارا» و ترويج «روادارى»، «دگرپذيرى» و احترام به حقوق «دیگری» در جامعه ما و تعيين حد و مرز و چگونگى آن
به دنبال جامعهای همدل و بیتبعیض برای افراد دارای معلولیت، فرودستان، مهاجران، زنان، کودکان و...
اکنون دیگر روی سخنم با انسانها نیست، بلکه با توست ای خدای همهی موجودات و همهی افراد و همهی ادوار...
چنان کن که به یکدیگر یاری رسانیم تا بارِ این زندگی رنجآور و گذرا را تاب بیآوریم و تحمل کنیم.
کاری کن که تفاوتهای ناچیز در لباسهایی که بدن ما را میپوشاند، مغایرتهایی که بین رسوم و مقررات ناقص ما وجود دارد، اختلافاتی که بین عقایدِ احمقانهی ما بروز میکند و تفاوتهای میان وضعیت زندگیمان که به چشمان ما نابرابر و نزد تو برابر است، و سایهی تمام این تمایزهای بین این اتمهای ناچیز که بشر نام گرفته، ابزار نفرت و ستمگری نشود.
خداوندا چنان کن که کسانیکه هنگام ظهر برای نیایشِ تو شمع روشن میکنند، نسبت به آنهایی که به آفتابِ خورشیدِ تو بسنده کردهاند، بردبار باشند و آنهایی که لباس خود را با چادری سفید میپوشانند تا بگویند که به تو عشق میورزند، از کسانی که به همین منظور عبایی سیاه بر تن میکنند، منزجر نباشند و بدانسان باشند که عبادت تو با زبانی کهن یا با زبانی جدیدتر فرقی نکند و برابر تلقی شود...