در ادامه مبحث روشنفکران به ایرانستیزی و روس پرستی یک حرام لقمه دیگر به نام نورالدین کیانوری میپردازیم، منوچهر آشتیانی نقل میکند:
«روزی در آلمان به همراه کیانوری و احسان طبری در رابطه با (مارکسیسم و نسبتش با میهن) بحث و جدل میکردیم، در حین بحث کیانوری مطرح کرد که مگر سرمایهداری میهن دارد؟ میهن سرمایهداری، جهانی است و هرجا بتواند سرمایهاش را میریزد. به همین نسبت هم پرولتاریا جهانی است و میهن ندارد. من [آشتیانی] گفتم «پرولتاریا میهن ندارد» یعنی پایتخت ما مسکو است و تهران نیست و شاعر ما پوشکین است و حافظ نیست؟! گفت بلی! گفتم شاعر ما حافظ است و پوشکین نیست و پایتخت ما تهران است و مسکو نیست. دست برد به هفتتیر! بلی. دستش را طبری گرفت، چون من مخفی رفته بودم، اگر [مرا] میکشت کسی خبردار نمیشد و مرا در یک گورستانی میانداختند و اصلاً منوچهر آشتیانی وجود نداشت.»
بن مایه :
«جلسات مخفی تودهایها در کوههای ونک».
#ننگ_بر_سه_فاسد_ملا_چپی_محاهد
•