بگذار اینطور بگویم که تو شروع به تراشیدن قطعه چوبی کردهای، ولی آنطور که باید از کار درنیامده است. همین باعث میشود بیشتر فکر کنی و حشو و زوائد آن را برداری. تو در حال کنش و واکنشی. پس نوعی تجربهگری انجام میدهی تا بالأخره به نتیجۀ درست برسی. وقتی مراقبه کنی، این جریان افزایش مییابد. کنش و واکنش سریعتر میشود. اینجا ایدهای میگیری که تو را به آنجا و بعد به جایی دیگر میرساند. شبیه رقصی بداهه پردازانه است. با انرژی پیش میروی؛ هر هشت سیلندر تو به کار میافتد. و این تظاهر نیست؛ برنامهای نیست که به تو حس خوب بدهد و بگوید، «وایستا و گلهای سرخ رو بو کن تا زندگیات بهتر بشه.» از درون میآید. باید از اعماق بجوشد و ببالد و ببالد و ببالد. اینطور است که همهچیز واقعاً تغییر میکند. پس تعالی پیدا کن، «خود» را و هشیاری ناب را تجربه کن و آنوقت تماشا کن که چه اتفاقی میافتد.
| صید ماهی بزرگ | مراقبه، هشیاری و خلاقیت | دیوید لینچ |
@rahi_be_rahaei