خدای مهرب️ان

#جمع
Channel
Logo of the Telegram channel خدای مهرب️ان
@rahe_asemanPromote
11.82K
subscribers
28.5K
photos
13.6K
videos
6.77K
links
دوست خوبم به خدا که وصل شوی؛ آرامش وجودت را فرا میگيرد‌‌، نه به راحتی می‌رنجی و نه به ‌آسانی می رنجانی.آرامش سهم دل‌هايی که سمت خداست لینک کانال در پیام رسان ایتا: eitaa.com/rahe_aseman ثبت شده فرهنگ وارشاداسلامی http://t.center/itdmcbot?start=rahe_aseman
🌿🌾🌿



✳️ مؤمن از یک دست می‌گیرد و از دست دیگر می‌دهد

آیت الله میرباقری: خدای متعال در توصیف #متقین که درهای غیب به رویشان باز شده، می‌فرماید: «ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ* الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُون» (بقره، ۲ و ۳) کسی که ایمان به غیب دارد و غیب را می‌بیند، یکی از اوصافش این است که آنچه را دارد می‌دهد تا به آن غیب برسد، چون می‌داند با #گذشت از این‌ها می‌تواند به آن حقیقتِ فراتر برسد؛ به عکس، آن‌ها که نگاهشان به #دنیا است، سعی می‌کنند همه‌ی #امکانات را #جمع کنند. اما #مؤمن دائم امکانات را #خرج می‌کند؛ هرچه را به او بدهی، از یک دست می‌گیرد و از دست دیگر می‌دهد. هیچ چیز را نگه نمی‌دارد، چون می‌داند هرچه را ما نگه داریم، فاسد می‌شود، «مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ ۖ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ» (نحل، ۹۶)، همان‌طور که اگر مادر از آن شیری که باید به فرزند بدهد دریغ کند، هم شیر فاسد می‌شود و هم آن شیر، مادر را بیمار می‌کند. آنچه به ما می‌رسد، باید از ما عبور کند اما آن‌ها که خیال می‌کنند دنیا اصل است، سدّ آن می‌شوند.

📚 تأملات قرآنی | ج۳صفحات ۱۷۸ و ۱۷۹


@rahe_aseman
🌿🌾🌿
🌾🌿🌾




💠مكاشفه علامه حسن زاده املي در قبرستان تاريك شيخان

♦️#تجلی_حقیقت

💠فرد ناشناس نزد حضرت علامه حسن زاده هنگام شب در قبرستان تاریک شیخان قم که بود؟

💠حضرت آقاجان علامه استاد آیت الله حسن حسن زاده آملی_اطال الله عمره الشریف_ میفرمایند:

♦️در شبی از نیمه دوم رجب 1388 هجری قمری در حدود سه ساعت از شب رفته، با جناب آقای آیت الله سید حسین قاضی طباطبایی تبریزی برادر زاده مرحوم آیت الله آقای حاج سید علی آقای قاضی،در کنار خیابان ملاقات اتفاق افتاد،با جناب ایشان در اثنای راه از مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی_رضوان الله علیه_ سخن به میان آوردم و سوال از تربتشان کردم.فرمودند:

♦️قبر ایشان در همین شیخان قم نزدیک مرحوم میرزای قمی،صاحب قوانین است و لوح قبر دارد.

♦️من به وقت شنیدن این که لوح قبر دارد،از ایشان نپرسیدم که در کدامت سمت قبر میرزای قمی....

♦️و چون با جناب آقای سید حسین قاضی خداحافظی کردم،شتابان به سوی شیخان رفتم که مبادا درب را ببندند.به آن جا رفتم و بسیاری از الواح قبور را نگاه کردم که بعضی را چون شب بود و برق های آن جا هم بسیار ضعیف بود؛تشخیص دادن بسیار دشوار بود.با خود گفتم:حالا که شب است و تاریک است،باشد تا فردا

♦️آیسا داشتم از شیخان بدر می آمدم ولی آهسته آهسته باز هم نظرم به الواح قبور بود که دیدم شخصی ناشناس از درب شرقی شیخان وارد قبرستان شده است و مستقیم به سوی من می آید،تا به من رسید گفت:

♦️آقا قبر آ میرزا جواد آقا ملکی تبریزی را می خواهید؟

♦️مرا در کنار قبر آن مرحوم برد و از من جدا شد که از قبرستان بدر رود.من بی اختیار تکانی خوردم و مضطرب شدم و ایشان را بدین عبارت صدا زدم و گفتم:

آقا من قبر ایشان را می خواستم،اما شما از کجا می دانستید؟

آن شخص در همان حال که به سرعت به سوی درب غربی شیخان می رفت،صورت خود را برگردانید و نیم رخی به سوی من نمود و گفت:

♦️ما مشتری های خودمان را می شناسیم.....♦️

منبع:#جمع_های_پراکنده 97



@rahe_aseman
🌾🌿🌾