🌿🌾🌿💠 رابطهی عقل و شريعت
🔹رابطه عقل و شریعت به سه صورت تصوير میشود
🔹1 ـ عقل، ميزان حق و باطل و صدق و كذب شريعت باشد؛ يعني اگر چيزي را شريعت گفت و به ميزان عقل در نيامد و اسرار آن را درك نكرد، عقل فتوا به بطلانش بدهد.
ليكن اين تصوير كه عقلْ ميزان شريعت باشد، صحيح نيست؛ زيرا خود عقل به قصور خود آگاهي دارد و اعتراف مي كند كه بسياري از مسائل عالَم و آدم و اسرار آن را نميفهمد و راهنما طلب مي كند كه اين راهنما بايد معصوم باشد. وقتي عقلْ چنين به عجز علمي خود واقف است و به قصور معرفتي خويش اعتراف دارد، ديگر نميتواند رهآورد نقل را در امور تعبّدي نقد كند؛ البته نقلي ثابت است كه بيان معصوم باشد؛ وگرنه عقلْ نسبت به نقلي كه يقينآور نباشد يعني سند يقيني يا دلالت روشن نداشته نباشد، تسليم نميشود و در برابر آن خضوع نميكند؛ مگر در بخش هاي تعبّدي كه خود عقل فتوا ميدهد كه ميتوان به ظنون خاص اكتفا كرد.
🔹2 ـ عقل، كليد و مفتاح شريعت باشد؛ مفتاح فقط از بيرون كارايي دارد تا درِ شريعت را به روي دين پژوه باز كند و او را به گنجينهي دين برساند و هنگامي كه وارد گنجينه شد، ديگرْ مفتاح كارايی ندارد.
🔹3 ـ عقل، مصباح شريعت باشد؛ يعني عقل چراغي باشد كه تشخيص دهد كه چه چيزي جزء شريعت و چه چيزي خارج از آن است؛ چه چيزي جزء اصول شريعت و چه چيزي جزء فروع آن است؛ چه چيزي با اصول شريعت هماهنگ است و چه چيزي با آن هماهنگ نيست؛ عقل در تشخيص صحت و سقم و سود و زيان رهآورد شريعت، چراغ خوبي است.
📚{
#انتظار_بشر_از_دين، صفحه 84}
اثر ارزشمند حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی
@rahe_aseman🌿🌾🌿