View in Telegram
رادیو تراژدی
@Radiotragedy
اما این‌ها در برابر ابزاری که کمی بعد به مُقربی داده شد چیزی نبودند. تا آن زمان روش جاسوسی کاملاً سنتی بود اما از روزی که پیتر وسایل الکترونیکی خاصی را به مقربی تحویل داد همه چیز تغییر کرد. اولین ابزار یک پیچ‌گوشتی به طول ۴۰ سانتیمتر بود که بین میله و دسته‌اش یک ساچمه‌ی دکمه‌مانند داشت. مقربی موقع عبور از جلو دیوار سفارت شوروی آن را سه بار فشار می‌داد و در داخلِ سفارت، ماموری علامت احضار را دریافت می‌کرد. معنی پیام این بود که دوشنبه‌ی هفته بعد قرار ملاقاتی در ساعت ۲۱:۳۰ ترتیب داده شود... جز این‌ها روش‌های دیگری هم برای تماس با مقربی در نظر گرفته شده بود. گاهی بعد از ساعت ۱۰ شب با خانه‌ی او تماس می‌گرفتند و اگر مقربی خودش گوشی را برمی‌داشت از او می‌پرسیدند: «منزل آقای دکتر بامداد؟» و مقربی می‌گفت: «آقای دکتر صد سال است اینجا نیست.» این نشانه‌ای بود از وضعیتِ سفید و گفتگو بین دو طرف شروع می‌شد... اگر قرارها به هر علتی به تعویق می‌افتاد مقربی موظف بود در سه‌شنبه‌ی آخرِ هر سه ماه مسیحی، ساعت ۲۱:۳۰، مقابل هتل میامی برود و یک کتاب در دست چپش بگیرد. اگر مامورهای ک.گ.ب او را می‌دیدند نزدیکش می‌شدند و می‌پرسیدند که «آرتیستای ژاپنی اینجا برنامه دارند یا نه؟» و  مقربی هم می‌گفت «خیر، آرتیست‌های ژاپنی در شکوفه‌ی نو برنامه اجرا می‌کنند.» یهودا در ارتش شاه بزرگترین جاسوس شوروی در ایران چه کسی بود؟ نوشته‌ی کریم نیکونظر از کتاب تراژدی، شماره ۱ خرید از وب سایت ما RadioTragedy.com
Telegram Center
Telegram Center
Channel