رادیو تلگرامی لرستان 😷

#مهدی_قلایی
Channel
Logo of the Telegram channel رادیو تلگرامی لرستان 😷
@radiolorestanPromote
994
subscribers
14.6K
photos
3.86K
videos
1.44K
links
این کانال به دلایلی حذف شد
📌 یادداشت روز
📌 "اندکی تبار شناسی جریانات سیاسی یا یک یادآوری برای برادر بزرگوار فرج مومنی"
📌
مهدی قلایی


با دیالوگی از سریال شهرزاد آغاز می کنم :
-صبر کن این یه بار از این پیچ تاریخی رد شیم حالا بعدا یه کاری می کنیم
+همین یه بار نیست، ما توو کشوری زاده شده ایم که هر پیچش یه پیچ تاریخی و هر روزش یه روز بحرانیه

🔻 برادر عزیزم جناب مومنی ،سال‌هاست فضای روشن‌فکری معیوب ما با ساختن ترکیبات مضاعف در حال لفاظی و بازی با کلمات است. روشن‌فکری دینی! سوسیالیست‌های مسلمان! فراجناحی! و ... لابد برای گذر از این پیچ تاریخی (دکتر ملکشاهی) این یک بار هم با جعل ترکیب یا هر ترکیبی که در ذهن خود دارید؛ می خواهیم افکار عمومی را قانع کرده و به پای صندوق رای بکشانیم.
راستش بگذارید صادقانه بگویم، شاید شما پیش خود فکر کنید و به دیگران هم تاکید کنید که تنها تصمیم گیرنده‌ی این عرصه نیستید؛ اما بی‌تعارف عرض کنم همه‌ی آنچه در روزها و سال‌های آینده، پیش روی مردم شهرستان کوهدشت قرار بگیرد؛مسئول مستقیمش شما هستید (حالا عرض می‌کنم چرا!) چه در صورت باخت به هر دلیلی و چه در صورت برنده شدن و سپس بر زمین ماندن مطالباتِ واقعی طیف وسیعی از اصلاح طلبان، جوانان و مردم ستمدیده ی کوهدشت.

وقت آن رسیده که روکش‌ها و ماست‌مالی‌ها را کنار بگذاریم و همه‌ی ما مواضع خود را صریح و صحیح بیان کنیم. به نظرم هر انسان عاقلی می‌تواند تکلیف خود را با یک لیبرال، یک سوسیالیست، حتی یک داعشی روشن کند ولی واقعاً شخصاً نمی‌دانم با انسانی که در مناسبات اقتصادی و شخصی اش لیبرال است، در مسجد ولایت‌مدار و موقع رأی جمع کردن ناسیونالیست است، چه باید کرد؟

شاید بر این گمان باشید حتی پیش از انقلاب هم دکتر شریعتی یا خود بازرگان بدون اینکه کسی به آنها فشار بیاورد، این ترکیبات و التقاط‌ها را ساخته‌اند. اما بد نیست نگاهی موشکافانه‌تر به جریانات سیاسی بیاندازیم و با خود و مردم رو راست باشیم، ابتدا اصلاحات! آنها در دهه شصت به مارکسیسم نزدیک بودند و تحت عنوان خط امامی‌ها در این جریان فعالیت داشتند، لکن در دهه هفتاد، به التقاط سمتِ مقابل رفتند. این هم بخاطر آن بود که فقط چنین مواضع سیاسی در ج.ا امکان بقا داشته‌اند و فرصت‌طلبان در دهه‌های چهارگانه از آن استفاده کرده اند. در ج.ا یک قدرت حاکم ثابت داریم و یک اپوزیسیون متغیر. این اپوزیسیون بر حسب شرایط اندیشه ‌ی چپ یا راست با التقاط اسلامی را انتخاب کرده است.

درست است که جناح های سیاسی ایران همه کمابیش التقاطی از لیبرالیسم و مارکسیسم غربی و اسلام گرایی هستند و بین این مفاهیم هیچ ترکیب نظری ممکن نیست، پس تنها عملگرایی و ترکیب های راهبردی می مانست. بنابراین چهار دسته شدند لیبرال‌های اسلامی، مارکسیست‌های اسلامی، بنیادگرایان اسلامی و عملگرایان، در ادوار مختلف هم احزابی با نام‌های متفاوت جای این مواضع نشسته‌اند. هاشمی و کارگزاران جای عملگرایان، از بازرگان تا اصلاحات جای لیبرال‌های اسلامی و از مجاهدین خلق تا دولت عدالتگرایانِ احمدی‌نژاد جای مارکسیست اسلامی نشسته اند. بنابراین این تقسیم چهارگانه که انتزاعی‌تر هم هست همه را پوشش می دهد، چرا که در جمهوری اسلامی امکان این احزاب وجود نداشته و ندارد. مثلا بازرگان که لیبرال ترینشان بود، می خواست جاذبه نیوتن را از قرآن استخراج کند. تازه ج.ا با همین نوع لیبرال هم کنار نیامد و چاره ای جز لیبرال های اسلامی چون اصلاحات در دهه هفتاد نبود.

اما رانت! ارثیه‌ی حکومت های ایران پس از مشروطه بوده است. ما قبل از مشروطه نظام تیولی داشته ایم، پس از مشروطه و در دولت رضاشاه این نظام تیولی پایان یافت و تیول به رانتی تبدیل شد که از جانب دربار اختصاص می یافت و از آن زمان تاکنون رانتی هستیم.

بلوک های قدرت ایران امروز هیچ کدام حزب نیستند، بلکه تحت عملگرایی هاشمی و کارگزاران تاکنون در کنار هم بوده اند. دلیل رضایت آنها به بودن در کنار هم ،رانتی بوده است که عقل عملی امثال هاشمی بین آنها پخش کرده است. این اتفاق در زمان روحانی هم افتاد. روحانی با این شرط آمد که شیر نفت را باز کند و رانت این جناح ها برگردد. برای همین هم اصول گرایان اجازه دادند که دولت روحانی تشکیل شود.رانت در این بلوک ها آنقدر مهم است که حتی نمی توانند هسته های مدیریتی شان را بازتولید کنند (لطفا به اشاراتم به خوبی دقت کنید)
همه‌ی ما داریم به این باور می رسیم که معتدل، اصلاح‌طلب و اصولگرا در این جامعه صرفا یک کلک برای بزک کردن نظام رانتی است. ما پیش از مشروطه تیولی بوده ایم، پس از آن تاکنون رانتی شده ایم و اکنون وقت گذار(از ملکشاهی نیست) از نظام رانتی به یک نظام حقوقی برای همه شهروندان است. فرصت هایی که تاکنون برای خواص بوده و رانت نام داشته در این نظام قانونی باید متعلق به همه بشود و حق نام گیرد.
لطفا احقاق حق کنید.

#مهدی_قلایی

@RadioLorestan 📻
📌 یادداشت روز
📌 "فرزند کشی و انتخابات"

📌 نویسنده: #مهدی_قلایی

۱_در نمایشنامه‌ی اودیپ شهریار، نوشته‌ی سوفوکل یونانی یک تراژدی هست که در آن اودیپ پدر خود را می کشد ،‌اما در شاهنامه‌ی فردوسی در تراژیک‌ترین حالت خود سهراب به دست پدر خویش کشته می‌شود و آنگاه که رستم ،سیمرغ را به دادرسی فرا می خواند جز نوش دارویی پس از مرگ سهراب چیزی روی دستش باقی نمی‌ماند.
این اتفاق یگانه نیست و اسفندیار هم به دست رستم کشته می شود؛ اسفندیاری که رستم حق پدری بر گردن او داشته است.
غربی ها از این اساطیر چنان استنباط می کنند که آنها پدر و گذشته‌ی خود را فدای آینده نگری و نسل‌های آینده می‌کنند و ما ایرانی ها فرزند را می کشیم و آینده و امتداد خود را فدای بقا و قدرت‌طلبی خویش می‌کنیم ،اگر این داستان فرزند کشی و آینده ستیزی را تا نادرشاه و سپس تا همین امروز باز شماریم چه بسیارند مثال‌های دم دستی از صاحبان قدرتِ امروز که فرزندان‌شان را پای میز قدرت و ریاست خود، ذبح کرده اند.
اما دیگر این رویه‌ی نابخردانه را کنار بگذاریم و فرزندان و جوانان بالنده‌ی خود را که به سلامت فرصت یافته و از دم تیغ برانِ نظارت استصوابی گذشته‌اند ،فدای سهم خواهی و قدرت طلبی امروزمان نکنیم که این عمل نه تنها مصداق فرزندکشی که مصداق واقعی آینده کشی هم هست.

۲_در روزهایی که پشت سر گذاشته ایم اتفافاتی عظیم یکی پس از دیگری خود را در سپهر سیاسی ایران به رخ کشیدند؛ حادثه‌ی آبان ۹۸ آنجا که طبقه‌ی فرودست جامعه انباشت فقر و مطالبات اقتصادی خود را از ته خانه‌ها و انبان فضاهای مجازی به کف خیابان‌ها آوردند و همانجا سیلی آخر را محکم خوردند. چرا که از انقلاب ۵۷ به این طرف ، جمهوری اسلامی که به طور محسوس حاصل ائتلاف نانوشته‌ی سه گانه ای، متشکل از لیبرال‌های اسلامی، مارکسیست اسلامی و اسلامگراها بود، زیست مسالمت آمیز این گروه‌ها را در کنار هم مدیون دو مولفه بود اول رانت و ثروت ناشی از فروش منابع اولیه و طبیعی و دوم #هاشمی_رفسنجانی که این رانت را کاملا عملگرایانه به طور متوازن بین این سه دسته تقسیم می‌کرد.
اما پس از مرگ! ایشان و ظهور تحریم‌های بی‌سابقه این رانت نامتوازن شد و این زیست مسالمت آمیز جای خود را به برخوردی قهرآمیز و خشونتی عریان سپرد .
اصلاح طلبان که تا قبل از این اتفاقات منادی و پناهگاه بخش عظیمی از توده‌های فکری و لایه‌های اجتماعی مردم بودند به ناگهان زیست دوگانه‌ی شان برملاشد که نقش شان جز در کمک به این توازن و ائتلاف سه گانه برای بقای قدرت نبوده است و نمود درخشان آن در مهوع‌ترین توییت‌های مهاجرانی و جهت‌گیری‌های سران او بود.
این‌جا بود که بخش عظیمی از جوانان نسل دوم و سوم اصلاحات که اندک دلخوشی برای بهبود اوضاع و امیدی به جبهه‌ی اصلاحات داشتند؛ با یاس و سرخوردگی عظیمی رو به رو شدند و اینک شاید تنها راه برای بازگرداندن کور سوی امید به آنها و مشارکت دادنشان در عقلانیت ، واگذاری و احیای این تفکر و اعتماد به نسل جوان تر، کارآتر و عقلانی تر است.

۳_شهر کوهدشت بخشی از یک ملت است که یک هفته قبل در مرگ یک سردار ایرانی توسط یک دولت غریبه با یک رییس جمهور غیر معمول، چنان حس میهن دوستی اش به خروش می آید که هنگام تشییع چند نفر از خشم زیر دست و پا جان می دهند و همین ملت چند روز بعد در اعتراضی کاملا مدنی مسیر خود را تغییر داده و از پنهانکاری حاکمان در سقوط هواپیمای اوکراینی با رادیکال ترین شکل ممکن خشم خود را ابراز می دارد، می خواهم نتیجه بگیرم این ملت آنقدر آگاه است که همه چیز را با هم قاطی نمیکند و هرجا که لازم باشد راهش را از پروپاگاندای سیاست بیرون می کشد، سر صحبتم با بزرگترهای جریان اصلاحات در شهرستان کوهدشت است این ممکن است آخرین بار باشد که نسل جوان و فرهیخته ی این شهر به شما فرصت می دهد که تصمیم سازی کنید؛ پنهان کاری نکنید و تصمیمات خود را در روندی دموتراتیک و شفاف و عقلانی در منظر خرد جمعی به آگاهی مردم برسانید و این بار اما منظورمان از "جمعی" فقط جمع دورهمی نباشد که تمام این سالها در پشت پرده تصمیم گرفته و برای مردم تَکرار کرده ایم. جوانان و فرهیختگان و نمایندگان نسل های دوم و حتی سوم اصلاحات را به یاری فرا خوانید که اگر این اتفاق بیفتد و تصمیم ما ناشی از خرد جمعی باشد آنگاه است که مردمِ مایوس و نا امید را با خود چون سیل خروشان همراه کرده و این مردم اجازه نمی دهند رای و حق آنها با تزویر و تصویرسازی به فنا رود ، این مردم نشان داده اند در مقابل متجاور و رفتار نامتعارف اربابان، کوتاه نمی آیند
پس نترسیم از نام یا گمنامیِ کسی که جریان ائتلاف می خواهد از او حمایت کند ؛آنچه در این بین اهمیت دارد جریان است و نه نام
جریان را فدای اسم های عاریتی و ملاحظه کاران و میانه بگیران نکنیم
که سالهاست آنقدر جای خود را تنگ کرده و به دیگران داده ایم که ما را از خانه برون انداختند.


@RadioLorestan 📻
💥🔴 #مهدی_قلایی (شاعر لرستانی مقیم تهران) رتبه دوم جشنواره شعر مازندران (نماد ملی شعر نیما) را در قسمت «شعر آزاد» کسب کرد.

@RadioLorestan 📻