♦️لطفا این مناظره را تمام کنید!
دوستان عزیزی که مدتی ست مناظره ی شعری با هم دارند و در فضای مجازی منتشر می شود!
از این که در لباس نظم با هم گفت و گو می کنید زیباست و خوشایند است و آغوش جامعه ی سرد دور از هم امروز ما با این مناظره ها گرم می شود و نیازمند آن است.
از این بابت به شما خسته نباشید و به اصلاح خودمانی دمتان گرم می گویم!
اما دوستان عزیز برای گفتن حرف ها در لباس شعر، باید ابتدا بستر سرودن شعر را آماده کرد یعنی زمین چمن فوتشعر را به خوبی آماده کرد تا در آن بازیِ شعر راه انداخت.
متاسفانه تمامجوابیه های دوستان پر بود از ایراد شدید و فاحش وزن و حتی قافیه به طوری که ۹۹ درصد بیت های دوستان خالی از این ایراد نبود به گونه ای که خیابان صاف شعر را بدتر از کوچه های کوهدشت به معبری پر از چاله چوله تبدیل کرده اند!
اگر دوستان عزیز خود از اشکالات فاحش وزن نظم هایشان آگاهند پس نمی بایست در معرض دید عموم قرار می دادند و قرار دهند و اگر پاسخشان این این است که قصد شعرپرانی نداشته و می خواسته اند با هم شوخی کنند که شعر شوخی را برنمی تابد آن هم با کشیدن تیغ های چنین مهلک بر صورت زیبای چندهزار ساله اش. و بهتر بود این جوابیه ها را خصوصی برای همدیگر می فرستادند چون انتشار یک اثر هنری به ویژه شعر به این معناست که خود سراینده و مولف از مالکیت آن یک سهم بیشتر ندارد و پس از انتشار، او هم کنار می رود تا یکی از هزاران مخاطب خواننده اش باشد.
از ایرادهای فاحش وزنیِ این ردوبدل ها و جوابیه بازی ها که بگذریم، متاسفانه عدم حاکمیت ادبیت بر فضای آن هاست. و این سروده ها که نه تنها شعر بلکه نام نظم هم نمی شود بر آن ها نهاد، فاقد جوهره ی شعری اند و در دایره ی تعریف شعر نمی گنجند. چرا که لازمه ی برپا کردن باروی بلند شعر، زور بازوی مهارت و شناخت کافی از درک زیبایی شناسی ست. همچنان که ممکن است یک کلام بی وزن و قافیه هم شعر باشد اما هر کلام موزون و مقفی را نمی توان شعر نامید. بدتر آن که کلامی نه وزن درست و روبراه داشته باشد نه شاعرانه باشد که راهی جز به هیچستانش نیست.
ضمن پوزش از این عزیزان، پیشنهاد می کنم ابتدا کتاب عروض و قافیه ی دکتر سیروس شمیسا یا هر کتاب آموزش عروض دیگری را خوب بخوانند و تمرین کنند، بعد به سرودنشعر و انتشار عمومی آن بپردازند که سروده ای که منتشر شد بدون شکدر صفحات تاریخ ادبیات یکسرزمین درج می شود.
حرف آخر این که پله ی نخست شعر آن هم شعر کلاسیک عروض است و تکنیک و زیبایی شناسی و آرایه ها و نکته گویی ها و ریزبافی ها و... پله های بعدی آن هستند که .....
به قول زنده یاد اسداله امیرپور امرایی:
مصرع اشعارت دورّ یا کوتاهه
اژ صدق بحثم شاعر آگاهه
موشین دروئه چوکرمیتی بار
وه کرمیت بگر اندازه اشعار
ار شعره موشین سلیس و خاص بوش
تا مردم وه میل خاطر بدن گوش
ضمن عذرخواهی دوباره از طرفین مناظره که همگی از دوستان عزیز بنده اند اما حقیقتا آنچه تعارف ندارد و دوست تر از جان ماست، شعر است و دهن کجی را برنمی تابد.
✍ #حشمتاله_آزادبخت@RadioLorestan📻