رادیو تلگرامی لرستان 😷

#حشمت‌اله_آزادبخت
Канал
Логотип телеграм канала رادیو تلگرامی لرستان 😷
@radiolorestanПродвигать
994
подписчика
14,6 тыс.
фото
3,86 тыс.
видео
1,44 тыс.
ссылок
این کانال به دلایلی حذف شد
دوبیتی لکی

چنی خو بی اِ دنیا جنگ نمویا
هِرَسَه دلخوشی کس تنگ نمویا

چَه مویا وَ قلم چاقچوله بازی
دلِ صاف آیِنه کس رنگ نمویا؟!


#حشمت‌اله_آزادبخت


@RadioLorestan 📻
رادیو تلگرامی لرستان 😷
♦️لطفا این مناظره را تمام کنید! دوستان عزیزی که مدتی ست مناظره ی شعری با هم دارند و در فضای مجازی منتشر می شود! از این که در لباس نظم با هم گفت و گو می کنید زیباست و خوشایند است و آغوش جامعه ی سرد دور از هم امروز ما با این مناظره ها گرم می شود و نیازمند…
.



#تکمیلی



با سلام و خسته نباشید!
در رابطه با مطلب این مناظره را تمام کنید، باید عرض کنم، بنده به کلی گویی پرداختم و شاید بهتر بود ایرادهای وزنی سروده های دوستان را جداگانه انگشت می گذاشتم که متاسفانه فضای محدود کانال تلگرامی اجازه نداد.
اما باید توضیح دهم که شعر جناب رشیدیان جز مشکل چند وزنی بودن در ساختمان کلی شعر، ایرادی در بیت ها یعنی دو مصراع روبه روی هم محسوس نبود. کما این که شعر دومی که به تازگی در #رادیو_تلگرامی_لرستان از وی منتشر شده بسیار زیباست و ایراد وزنی در آن دیده نمی شود. قبلا نیز رباعی های بسیار پخته ای از رشیدیان خوانده ام و لذت برده ام و ایشان را جزو شاعران کارکشته می شناسم.
انگشت اتهام نقد نوشته ی بنده بیشتر روی دوستانی بود که برای ایشان جوابیه نوشته بودند که برخی از آن‌ها نه در #رادیو_تلگرامی که در گروه های مجازی منتشر شده بود.

با احترام
#حشمت‌اله_آزادبخت



@RadioLorestan📻
♦️لطفا این مناظره را تمام کنید!

دوستان عزیزی که مدتی ست مناظره ی شعری با هم دارند و در فضای مجازی منتشر می شود!

از این که در لباس نظم با هم گفت و گو می کنید زیباست و خوشایند است و آغوش جامعه ی سرد دور از هم امروز ما با این مناظره ها گرم می شود و نیازمند آن است.
از این بابت به شما خسته نباشید و به اصلاح خودمانی دمتان گرم می گویم!
اما دوستان عزیز برای گفتن حرف ها در لباس شعر، باید ابتدا بستر سرودن شعر را آماده کرد یعنی زمین چمن فوتشعر را به خوبی آماده کرد تا در آن بازیِ شعر راه انداخت.
متاسفانه تمام‌جوابیه های دوستان پر بود از ایراد شدید و فاحش وزن و حتی قافیه به طوری که ۹۹ درصد بیت های دوستان خالی از این ایراد نبود به گونه ای که خیابان صاف شعر را بدتر از کوچه های کوهدشت به معبری پر از چاله چوله تبدیل کرده اند!
اگر دوستان عزیز خود از اشکالات فاحش وزن نظم هایشان آگاهند پس نمی بایست در معرض دید عموم قرار می دادند و قرار دهند و اگر پاسخشان این این است که قصد شعرپرانی نداشته و می خواسته اند با هم شوخی کنند که شعر شوخی را برنمی تابد آن هم با کشیدن تیغ های چنین مهلک بر صورت زیبای چندهزار ساله اش. و بهتر بود این جوابیه ها را خصوصی برای همدیگر می فرستادند چون انتشار یک اثر هنری به ویژه شعر به این معناست که خود سراینده و مولف از مالکیت آن یک سهم بیشتر ندارد و پس از انتشار، او هم کنار می رود تا یکی از هزاران مخاطب خواننده اش باشد.
از ایرادهای فاحش وزنیِ این ردوبدل ها و جوابیه بازی ها که بگذریم، متاسفانه عدم حاکمیت ادبیت بر فضای آن هاست. و این سروده ها که نه تنها شعر بلکه نام نظم هم نمی شود بر آن ها نهاد، فاقد جوهره ی شعری اند و در دایره ی تعریف شعر نمی گنجند. چرا که لازمه ی برپا کردن باروی بلند شعر، زور بازوی مهارت و شناخت کافی از درک زیبایی شناسی ست. همچنان که ممکن است یک کلام بی وزن و قافیه هم شعر باشد اما هر کلام موزون و مقفی را نمی توان شعر نامید. بدتر آن که کلامی نه وزن درست و روبراه داشته باشد نه شاعرانه باشد که راهی جز به هیچستانش نیست.
ضمن پوزش از این عزیزان، پیشنهاد می کنم ابتدا کتاب عروض و قافیه ی دکتر سیروس شمیسا یا هر کتاب آموزش عروض دیگری را خوب بخوانند و تمرین کنند، بعد به سرودن‌شعر و انتشار عمومی آن بپردازند که سروده ای که منتشر شد بدون شک‌در صفحات تاریخ ادبیات یک‌سرزمین درج می شود.
حرف آخر این که پله ی نخست شعر آن هم شعر کلاسیک عروض است و تکنیک و زیبایی شناسی و آرایه ها و نکته گویی ها و ریزبافی ها و... پله های بعدی آن هستند که .....
به قول زنده یاد اسداله امیرپور امرایی:

مصرع اشعارت دورّ یا کوتاهه
اژ صدق بحثم شاعر آگاهه
موشین دروئه چوکرمیتی بار
وه کرمیت بگر اندازه اشعار
ار شعره موشین سلیس و خاص بوش
تا مردم وه میل خاطر بدن گوش

ضمن عذرخواهی دوباره از طرفین مناظره که همگی از دوستان عزیز بنده اند اما حقیقتا آن‌چه تعارف ندارد و دوست تر از جان ماست، شعر است و دهن کجی را برنمی تابد.


#حشمت‌اله_آزادبخت



@RadioLorestan📻
💥🔴معشوره، چراغی برفراز آبادانی

 معشوره یا درست تر سد ” تنگه ی گاشمار” چراغی ست که باید برشبستان مسجدِ استحقاقِ کوهدشت آویزان شود و قرار نیست کشکان هم چون خواهر دوقلویش ، سیمره ، کل بکشد و بدود تا نصیب آبادانی استان های پایین دست شود چراکه این رودخانه از کنار دشت هایی می گذرد ، تشنه ، با مردمی بی پروژه و بی کارخانه که توبره های نداری اشان را عمریست شیشه های سرخوشی پایتخت می شناسند با جوان هایی که درتمام زمینه های هنر و ورزش و نجابت حرف اول را می زنند اگر طناب نداری و بیکاری دست های ابهت شان را از پشت نبسته باشد.
این روزها هم اگر دست های معشوره آغوش می گشود، بی شک شاهد هجوم سیلاب بنیان کنی نبودیم که داروندار روستاها و شهرهای پایین دست را بر دوش بی رحمی به یغما برد.
همین سد می توانست سدی باشد تا کودکان بی شماری در موج های گل آلود دست و پا نزند.
خوزستانی ها باز هم به ساخته شدن معشوره دهان اعتراض باز کنند اما بدانند که این نه اولین حادثه است و نه آخرین فاجعه اش...
پیش تر می گفتیم سیمره و کشکان می دوند تا خود را پشت سدهای آبادانی خوزستان برسانند اما امروز نگرانیم که این دو بیش از این خانه ی زندگی این استان و ساکنان مسیر را دوباره به ویرانی نسپارند.
پس خداقوت مسئولان لرستان و خوزستان که چشم نگران و انتظاراین مردم به تلاش سخت کوشانه و دست وحدت شماست چرا که :
هرآن کسی که دراین حلقه نیست زنده به عشق/ براو نمرده به فتوای من نماز کنید…

#حشمت‌اله_آزادبخت


@Radiolorestan📻
💥🔴 شورای شهر کوهدشت به دنبال چیست؟! / خدمت یا خواسته؟ / واقعیت کدام است؟

#یادداشت_روز
📻 #رادیو_تلگرامی_لرستان
#حشمت‌اله_آزادبخت

همین پنج ماه پیش بود که شهردار کردعلیوند بر تخت روان هلهله ی شورا به کوهدشت آمد و دیری نگذشت به تیر استیضاح همین شورا گرفتار آمد.
زمزمه هایی بر زبان ها چرخید که شهردار مقابل زیاده خواهی و استخدام فامیلی شورا قد علم کرده و این از دلایل ایجاد غیض و غضب شورایی ها شده است. این قصه چقدر حقیقت دارد، خدا می داند و شورا و شهردار و مردم هنوز نه.
مردم کوهدشت هنوز به این حق نرسیده اند که پشت پرده ی جلسات استیضاح را بدانند.
از طرفی با نگاهی به فضای شهری کوهدشت شکی نمانده که این شهردار هنوز آستین همتی بالا نزده و واقعا ضعیف عمل کرده است اما چنگ انتقاد، باز به یقه ی شورایی گیر می کند که چرا سراغ شهرداری رفتند که خود قبول ندارند و تا این اندازه شدت ضعف دارد؟
انتخابی سیاسی بود آیا به چشم غره ی تهران نشین ها؟ از اول در پی انتخاب شهرداری بودند که به علت ضعف تخصصش گوش به فرمان خواسته هایشان باشد؟ ندانسته انتخاب کردند؟
و ده ها علامت سوال دیگر...
اگر اینان واقعا تشنه ی خدمتند که خدمت چشم باز می خواهد و مردان آزاده ی بی سیاست و مردمی و وجدانی و خدایی. اگر به دنبال خواسته هستند که خدمت نمی طلبد. و مردم امروزه آنقدر آگاهند که موی خدمت از ماست خواسته بیرون کشند.
به هر حال آن چه عیان است این که این شهرستان، محل جولان موش و گربه بازی کسانی شده که بر پله ی شانه ی همین مردم بالا رفته و بر صندلی شورا جلوس کردند و حق دارند بدانند پشت پرده شان چه می گذرد؟
اما این شهردار هم می رود و تا خراب کاری سرپرستی دیگر و انتصاب چندماهه ی شهرداری دیگر خدا کریم است.

#حشمت‌اله_آزادبخت

@RadioLorestan 📻