♦️ در دفاع از سوسیالیسم لیبرال: میراث کارلو روسلی
✍️ استانیسلاو جی. پولگیس
ترجمهٔ عرفان آقایی
🔻 از کارلو روسلی شاید بتوان به عنوان برجستهترین چهرهٔ سوسیالیسم غیرمارکسی ایتالیا نام برد، که نحلهٔ فکری مغفولماندهای در فضای اندیشهٔ ایران است. اما در ورای مرزهای ایران نیز روسلیِ نظریهپرداز همواره در سایهٔ روسلیِ شهید قرار داشته است و اهمیت این مقاله از این روست که بیشتر از آنکه به کنشهای تهورآمیز روسلی و فیگور روسلی شهید بپردازد به سراغ اندیشهٔ سیاسی روسلی میرود. برجستهترین اثر روسلی کتاب سوسیالیسمِ لیبرال وی است که میتوان آن را اثری در دو بخش دانست؛ در بخش اول این کتاب روسلی به سراغ نقد مارکسیسم و تجدیدنظرطلبی میرود و در بخش دوم تلاش میکند تا طرحوارهای از یک سوسیالیسم لیبرال-دموکراتیک ترسیم کند. این اثر هم بهلحاظ نظری و هم بهلحاظ تاریخی دارای اهمیت فراوانی است. اهمیت تاریخی این اثر بهدلیل الهامبخشی آن به جنبش عدالت و آزادی و در پی آن تاثیرپذیری حزب آتزیونه است، حزبی که علیرغم بهدست آوردن تنها هفت کرسی در مجلس موسسان تاثیرگذاری بسیاری بر حزب کمونیست ایتالیا و قانون اساسی جمهوری بهاصطلاح اول داشت. اهمیت نظری این اثر نیز در ارائهٔ بررسی و تحلیل فاشیسم، تفاسیری خلاقه از ایدئولوژی و عمل در سوسیالیسم، و واکاوی تاریخ مارکسیسم نهفته است.
🔻 افرادی که با عصر طلایی سینمای ایتالیا آشنایی دارند، مسلماً فیلم کانفورمیست برناردو برتولوچی را بهخاطر میآورند. ممکن است حتی برخی از این مسئله آگاه باشند که این فیلم بر اساس رمانی با همین نام از آلبرتو موراویا ساخته شده است. آنچه اکثراً نمیدانند این است که شخصیت پروفسور کوادری که توسط «کانفورمیست» به قتل رسید، از روی کارلو روسلیِ لیبرال سوسیال مدلسازی شده بود. کارلو و برادرِ تاریخنگارش، که پسرخالههای موراویا بودند، بهدستور رژیم فاشیستی ایتالیا در ژوئن 1937 توسط پروفاشیستهای فرانسوی به قتل رسیدند.
🔻 چرا و چگونه باید سوسیالیسم لیبرال را پس از هفتاد سال بخوانیم؟ همانطور که نادیا اوربیناتی بهخوبی در مقدمهاش بر روی کتاب سوسیالیسم لیبرال بیان میکند، سوسیالیسم لیبرال الهامبخش جنبش عدالت و آزادی بود، که بنیانگذاران آن به محترمترین رهبران فکری و سیاسی ایتالیای پس از جنگ بدل گشتند. این کتاب باید در کنار یادداشتهای زندان گرامشی بهعنوان کلید فهم علت شکست دموکراسی و سوسیالیسم در برابر فاشیسم خوانده شود. مهمتر از آن، روسلی باور داشت که این کتاب مسیر زایش مجدد احتمالی سوسیالیسم را نشان داد.
🔻 نقد روسلی بر مارکسیسم بر محور نقش ارادهٔ آزاد است؛ اگر مارکسیسم قسمی «سوسیالیسم علمی» باشد، نقش ارادهٔ آزاد مغفول واقع میشود و مارکسیسم به پوزیتیویسم صرف فروکاسته میشود. از سوی دیگر، اگر مارکسیسم تاکید اولیهٔ خود بر ارادهٔ آزاد و بشریتی را که در مقام کاتالیزور تاریخ کنش میورزد حفظ کند؛ پس دیگر نمیتواند مدعی آن باشد که لباس علم بر تن دارد.
🔻 تحلیل روسلی از فاشیسم در میان مارکسیسم و لیبرالیسم، یا بهعبارت دیگر در میان گوبتی و گرامشی قرار میگیرد. موضع نظری وی را میتوان از این افق مورد قرائت قرار داد. روسلی یک ماه قبل از ترورش در حالی که شکلگیری و تحول عدالت و آزادی را از نظر میگذراند، نوشت که اولین برنامه [عدالت و آزادی] مبتنی بر ایدهٔ خودآیینی کارگران و شوراها بود که از نظم نوین گرامشی و انقلاب لیبرال گوبتی به ارث برده بود. روسلی از گوبتی این اصول را برگرفت که نه بورژوازی بلکه پرولتاریا نمود مدرن روح لیبرال و جنبش سیاسی جدید بود که باید برای انقلاب لیبرالی متداوم یا پایدار فعالیت میکرد. گرامشی برای روسلی تاکیدی بر اهمیت تاریخی پرولتاریا در کنار مفهوم دموکراسی کارگاهی بود.
🔻 روسلی همچنین این گزارهٔ کروچه را رد میکرد که فاشیسم را «میانپردهای» در تاریخ ایتالیا میدانست، و در عوض نظرش طنینانداز گوبتی بود: «فاشیسم بهنحوی از انحا خودزندگینامهٔ ملتی بوده است که از نبرد سیاسی پرهیز میکند، ملتی که یکدلی را ستایش و از دگراندیشی شانه خالی میکند». روسلی با گرامشی و گوبتی بر سر این مسئله توافق داشت که رد ریشههای فاشیسم را میتوان در نهادهای انسانی و اجتماعی ایتالیا زد و اینکه فاشیسم نمود عمیقترین رذایل و ضعفهای نهفتهٔ مردمی بدون آزادی بوده است: مردمی بهلحاظ سیاسی نابالغ که اغلب در حسرت دستی از غیب بودند؛ در شکل پاپ، یا شهریار یا سالار.
متن کامل را اینجا بخوانید
👈 https://radicald.net/zv5h
➖➖➖➖➖➖
#کارلو_روسلی #استانیسلاو_جی_پولگیس #عرفان_آقایی #ضدفاشیسم #فاشیسم #سوسیالیسم_لیبرال #سوسیالیسم_غیرمارکسی #عدالت_و_آزادی