راهیان نور

#ترکش
Channel
Logo of the Telegram channel راهیان نور
@rAhian_nurPromote
824
subscribers
8.83K
photos
786
videos
813
links
خدایا ای خالقِ عشقِ خالصِ شهید یاری مان کن در سختی هایِ راهِ وِصالت . . اداره کانال مردمی ست . ارتباط با خادمین کانال⬇️ . و . https://telegram.me/dar2delbot?start=send_r19oZRx
Forwarded from راهیان نور (فـاطـمه)
#طلاییه
.
صدای حاج ابراهیم #همت درون گوشم میپیچد!
آ مهدی #باکری دارد از آخرین دیدار با برادرش میگذرد و میگوید همه شهدا برادرهای من هستند اگر همه را میتوانید بیاورید حمید را هم بیاورید!
.
هنوز ابراهیم همت تاکید میکند که ما همچون #حسین وارد شدیم و همچون حسین هم باید به شهادت برسیم...
به شهادت برسیم ...
به #شهادت برسیم...
.
حسین خرازی وسط #عملیات دستش قطع میشود و با یک #دست تا آخر عملیات میجنگد...
حس میکنم خنکای خاک طلائیه را زیر پاهایم!
باید #خاک معطرش را در مشت هایم پنهان کنم و به سر و صورت بریزم!!
.
نه اصلا باید #سجده ای طولانی بروم روی خاک پاکش تا عجین بشود با #روح و پوست و استخوانم..!
.
.
صدای #خمپاره و #ترکش!
گویی که عملیات آغاز شده است!
شوق #وصال معبود در وجودم طنین انداز میشود...
ناگهان؛
رشته افکارم را در هم می ریزند بوق ماشین ها!!
صدا!
صدای خمپاره و گلوله نبود...
.
صدای #آهنگ لس آنجلسی ماشین مدل بالایی بود ک دلش میخواست تمام من را به انضمام افکارم زیر بگیرد!!
هندزفری و مداحی بعدی...
چه به موقع پلی میشود!
.
مداح می‌خواند:
یه شهید، یه پرچم #عشق، توی شهر ما غریبه
نه فقط نام و نشونش، خودشم خیلی غریبه!
.
و اینجا بود ک فهمیدم وسط دورترین نقطه به طلائیه هستم!
وسط هوای دود آلود شهر که آدمهایش از هوایش دود آلوده تر اند!!
اینجا عده زیادی رنگ بوی #خدایی ندارند...
اینجا برای خیلی ها افتخار است که #راه_شهدا را برعکس بروند!!
اینجا عده ای همه #قرار هایمان را با شهدا فراموش کرده اند!
عده ای دیگر که دم از خدا و امام و شهدا میزنند!
فقط شده اند #ظاهر و در باطن...
.
.
اینجا بی منت ببخشید و از هیچکس هیچ نخواهید!
اینجا دیگر منش و رفتار شهدایی نیست...
اینجا فقط نام #شهدا را یدک میکشیم!!
باز هم بگویم!
ریا
تظاهر
حسادت
تهمت
بی اخلاقی!!
دلم پر است آی آدم ها...
.
خوش به حال آنهایی ک در این حال و هوای #آلوده حال هوای دلشان آفتابی و بدون ابر است...
.
دل من انقدر بهانه نگیر!
اینجا که #طلائیه نیست...
اینجا آسمان #شهر است،شهر!!
@rahian_nur
#طلاییه
.
صدای حاج ابراهیم #همت درون گوشم میپیچد!
آ مهدی #باکری دارد از آخرین دیدار با برادرش میگذرد و میگوید همه شهدا برادرهای من هستند اگر همه را میتوانید بیاورید حمید را هم بیاورید!
.
هنوز ابراهیم همت تاکید میکند که ما همچون #حسین وارد شدیم و همچون حسین هم باید به شهادت برسیم...
به شهادت برسیم ...
به #شهادت برسیم...
.
حسین خرازی وسط #عملیات دستش قطع میشود و با یک #دست تا آخر عملیات میجنگد...
حس میکنم خنکای خاک طلائیه را زیر پاهایم!
باید #خاک معطرش را در مشت هایم پنهان کنم و به سر و صورت بریزم!!
.
نه اصلا باید #سجده ای طولانی بروم روی خاک پاکش تا عجین بشود با #روح و پوست و استخوانم..!
.
.
صدای #خمپاره و #ترکش!
گویی که عملیات آغاز شده است!
شوق #وصال معبود در وجودم طنین انداز میشود...
ناگهان؛
رشته افکارم را در هم می ریزند بوق ماشین ها!!
صدا!
صدای خمپاره و گلوله نبود...
.
صدای #آهنگ لس آنجلسی ماشین مدل بالایی بود ک دلش میخواست تمام من را به انضمام افکارم زیر بگیرد!!
هندزفری و مداحی بعدی...
چه به موقع پلی میشود!
.
مداح می‌خواند:
یه شهید، یه پرچم #عشق، توی شهر ما غریبه
نه فقط نام و نشونش، خودشم خیلی غریبه!
.
و اینجا بود ک فهمیدم وسط دورترین نقطه به طلائیه هستم!
وسط هوای دود آلود شهر که آدمهایش از هوایش دود آلوده تر اند!!
اینجا عده زیادی رنگ بوی #خدایی ندارند...
اینجا برای خیلی ها افتخار است که #راه_شهدا را برعکس بروند!!
اینجا عده ای همه #قرار هایمان را با شهدا فراموش کرده اند!
عده ای دیگر که دم از خدا و امام و شهدا میزنند!
فقط شده اند #ظاهر و در باطن...
.
.
اینجا بی منت ببخشید و از هیچکس هیچ نخواهید!
اینجا دیگر منش و رفتار شهدایی نیست...
اینجا فقط نام #شهدا را یدک میکشیم!!
باز هم بگویم!
ریا
تظاهر
حسادت
تهمت
بی اخلاقی!!
دلم پر است آی آدم ها...
.
خوش به حال آنهایی ک در این حال و هوای #آلوده حال هوای دلشان آفتابی و بدون ابر است...
.
دل من انقدر بهانه نگیر!
اینجا که #طلائیه نیست...
اینجا آسمان #شهر است،شهر!!
@rahian_nur
#طلاییه😥😥
اینجا که ایستادم...!😞😞
چشمانم خیره به #آب ماند !😔
و یادم آمد لب های #تشنه ایی را که ، با #قمقمه های لبریز از آب ! به یاد اربابشان ، تشنه #جان دادند !😭😭
و یادی هم کردم از خودم ! از َفسم ، که چگونه خود را از سراب های شیطان ، سیراب کرده است !😭😥.
آنجا دیدم ، #خون های به زمین ریخته را ، خون کسانی را که تا #آخرین_نفس_ایستادن تا پرچم اسلام و حرف امامشان روی زمین #نماند !😭😥
و یادی هم کردم از خودم ، که حرفهای امامم را ، شعر می کنم ، احساسی اش می کنم ، تفسیرش میکنم ، انتشار میدهم برای آگاهی همه ! ، و و و .... اما #عمل ، #خیر !😭😭
آنجا دیدم ، #تیر و #ترکش هایی را که بر روی #خاک ها ، جایی برای نشستن یافته بودند ، همان هایی که مقصدشان ، قلبِ رزمندگان بود ! تا از پا در بیاوردشان !😥😥
و فکری کردم به حال خودم ، که زمین گیر شده ی تیر و ترکش های شیطانم ، همان هایی که قلبم را ، از #نور آسمان، به #ظلمت شب، تغییر دادن !😞😞
من آنجا ، #عشق و #ایمان و #رشادت را دیدم ...😔😔
صلابت و امید و ایستادگی را دیدم😥😥 ...
دیدم که از جان گذشتن یعنی چه !😥
#دنیا را با تمام متعلقاتش جای گذاشتن یعنی چه !😥😭
دل آسمانی را چگونه داشتن یعنی چه !😥😥😥
و من فهمیدم ...😭😭
همچنان ، یک جامانده ی پر ادعای ، پر اَدا هستم ... !😭😭😭😭
@rahian_nur