به طور کلی کشتن دشمن، موجب ارضای یکی از غرایز انسانی است اما به تدریج در نظامهای بشری تغییراتی صورت گرفت و شیوه های توسل به زور به نفع حاکمیت حقوق تغییر کرد.
با نگاهی گذرا به تاریخ بشر میبینیم که همواره اختلافاتی پایانناپذیر میان یک یا چند موجودیت اجتماعی، اختلافاتی میان واحدهای کوچک و بزرگ، محدودههای شهری (مناطق مختلف میان قبایل) ملتها و امپراتوریها وجود داشته که اغلب با زورآزمایی و جنگ خاتمه یافته است.
برخی مانند هونها و مغولها در تاریخ بشر مانند طاعون ظاهر شدند و فقط بدبختی و تباهی به بار آوردند.
جلوگیری قطعی از بروز جنگ فقط زمانی ممکن است که انسانها برای جایگزینی قدرت مرکزی و رعایت احکام آن در هریک از موارد اختلاف به توافق اصولی برسند.
آقای انیشتین شما از سهولت بسیج مشتاقانه انسانها برای جنگ حیرت کرده و حدس زده اید که چیزی درون انسانها منشا اثر است و سپس از غریزه نفرت و نابودی که کار این گونه تحریکات را آسان میکند نام بردهاید.
ما روانکاوان به وجود چنین غریزهای ای اعتقاد داریم و سعی کردهایم تظاهرات و نشانههای این غریزه را بررسی کنیم.
ادامه 👇👇👇