شبها که میگیرد دلم ،یاد تو را تن میکنم
تنها به یاد بودنت، احساس بودن میکنم
خود را بغل میگیرم و، از بین این دیوارها
تنها به شوق یاد تو، سودای رفتن میکنم
وقتی که جای خالیت، خود را نمایان میکند
من در هجوم اشکها، احساس مردن میکنم
کم دارد آغوش تو را، این دستهای خستهام
دور از همآغوشیِ تو ،حس بریدن میکنم
این فکرهای لعنتی، این خاطرات گم شده
آخر کجای این جهان ،از عشق دیدن میکنم
این بغضهای تو به تو، این اشکهای خود به خود
تا کی من این اندوه را، باخود کشیدن میکنم
دلتنگ هستم خوبِ من ،ای کاش برگردی به من
شبها که میگیرد دلم، یاد تورا تن میکنم...
#عفت_فارسانی
#شب_بخیر