◾️در کتاب نامههای بچهها به خدا، یکی از بچهها نوشته بود: «خدایا بهخاطر همهی نعمتهایی که به ما دادی از تو سپاسگزارم
ولی به من بگو چرا ما باید بمیریم؟
▪️ در داستان مرگ ایوان ایلیچ تولستوی شرح زندگی مردی را میخوانیم که در محیطی اداری در مقابل بالادستی هایش چاپلوس و خدمتگزار و خوش برخورد است و بیشتر از سر مصلحت اندیشی و نه علاقه با زنی ازدواج میکند یک روز موقع نصب پرده سقوط میکند و سخت آسیب میبیند و هر روز حالش وخیم تر میشود او در این شرایط به معنی زندگی خودش فکر میکند و در آستانه ی مرگ ایمان پیدا میکند و میفهمد که زندگی اش چقدر به دروغ و تقلب آمیخته بوده است.
▪️ او در پایان زندگی اش برخلاف اپیکور سعی نمیکند با استفاده از جملات منطقی و به هیچ گرفتن مرگ به آرامش برسد بلکه میخواهد در چشم مرگ معنای جدید زندگی اش را درک کند.
▪️ گفتار بعدی در این باره است که چگونه از اندیشه ی مرگ در زندگی خود استفاده کنیم.
#بخش_دوم @philosophybimarz