View in Telegram
درس‌هایی در متافیزیک تحلیلی ساختارِ واقعیت- The Structure of Reality بخش سی‌و‌یکم (بخش پایانی): استعار‌ه‌ی شکل و اندازه دیوید آرمسترانگ برای نشان‌دادن هم‌آیندی ضروری میان جزئیِ عریان و ویژگیِ آن و درعین‌حال فقدانِ «رابطه‌ی» وجودی میان این دو (اینکه این دو با هم‌اند، و درعین‌حال، رابطه‌ای وجودی، به‌عنوان عنصر سوم، میانشان نیست)، از مدل جالبی بهره می‌جوید و آن مدلِ شکل و انداز‌ه‌ی اشیا است. هر شکلی (مربع، مستطیل، کره، هرم و ...) ضرورتاً اندازه‌ای دارد و درعین‌حال شکل و اندازه فاقد رابطه‌ای وجودی میان یکدیگرند. نه شکل مستلزم اندازه‌ی خاصی است و نه اندازه مستلزم شکلی خاص، درعین‌حال هیچ شکلی بی‌اندازه وجود ندارد. نگارنده معتقد است برای نشان‌دادن هم‌آیندی ضروری میان این دو و درعین‌حال رابطه‌ی امکانی این دو با یکدیگر شاید بتوان از مدلی بهتر بهره جست، و آن رابطه‌ی رنگ و امتداد است (در اینکه مفهوم شکل خالی از اندازه باشد کمی تردید است، اما رنگ، مطلقاً، ارتباط مفهومی با امتداد ندارد). نه در مفهوم رنگ معنای امتداد نهفته است و نه در معنای امتداد مفهوم رنگ. درعین‌حال هیچ‌ شیء رنگی خالی از امتداد نیست. حتی تصور ذهنی یک رنگ خاص نیز بدون امتداد ناممکن است. پی‌نویس: مطلب نقل شده از دیوید آرمسترانگ را در اثر زیر ببینید: Armstrong, David, “Nominalism and Realism”, P.110. https://t.center/philosophicalmeditations
Telegram Center
Telegram Center
Channel