🔴شبهه #۳۵۶ :
بزرگی گفته است : حتّی تعیین
#رهبری (امام خامنه ای) هم الهی است . من اینو قلبأ
#باور دارم ولی برای اثباتش به دیگران چطور میتونم بگم؟
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔍 @Sho1bahat 👥🔵پاسخ :
✳️کدام خیری از خدا نیست ؟ چه کسی بالذاته چیزی دارد ؟ تمامی خیرها از اوست . مُنعم اوست و نعمتها از اوست ، از جمله نعمت رهبریِ ولایت . هر کسی دیگران را مُنعم بداند که به عرصه ی کفر و شرک وارد شده است . ابتدا چه در این مقوله و چه هر موضوع و مقوله ی دیگری ، باید دقت نمود که "اثبات صدور فعلی از فاعلی" ، فقط برای کسانی ممکن است که به اصل اول که «وجود فاعل» است ، شناخت ،
باور و ایمان داشته باشند . وگرنه چطور میشود در حالی که مخاطب ، منکر "فاعل" است ، صدور فعل از او را به اثبات رساند؟!
♦️به عنوان مثال ساده:
فرض کنید کسی اصلاً وجود شخصیتی بنام "حافظ" را قبول نداشته باشد و شما بخواهید اثبات کنید که این غزل از اوست ! یا کسی وجود یک نانوایی در خیابانی را قبول نداشته باشد و شما بخواهید اثبات کنید که این نان را آنجا پخته اند ! نمونهی این قبیل موضوعات ، در مباحث اسلامی نیز بسیار است . مثل کسانی که خدا را قبول ندارند ، بعد میگویند : «اثبات کنید که قرآن وحی است» یا کسانی که نبوت پیامبر اکرم (ص) را قبول ندارند ، بعد راجع به "ولایت امیرالمؤمنین و اهل بیت (علیهم السلام)" ، جدل میکنند ، یا اصل معاد را قبول ندارند ، اما در مورد جزئیات اخبار بهشت و جهنم جدل میکنند و ...
1⃣شناخت ،
باور ، ایمان ، بصیرت ، افرادی که خدا و معاد
باور هستند نیز شدت و ضعف مرتبه دارد . چنان که تقوا و علم افراد نیز شدت و ضعف مرتبه دارد . این قرآن و احادیثی که در اختیار بزرگانی چون امام خمینی (ره) ، امام خامنه ای ، آیات عظامی چون حسن زاده آملی ، جوادی آملی ، شهید مطهری ، شهید بهشتی ، شهید محمدباقر صدر و ... قرار دارد ، در اختیار بنده ی حقیر نیز قرار دارد ؛ اما آنها در عبادت خالصانه ی پروردگار عالم ، رعایت واجب و حرام و حتی مستحب و مکروه ، تزکیه ، خودسازی ، دل نبستن به دنیا و متاعش ، کسب علم ، نماز شب و ... ، تلاش کردند ، در دیده ها ، شنیده ها ، خوانده ها و ... ، با بصیرت تأمل و تفکر کرده اند ، اما بر چشم و گوش و قلب بنده و امثال بنده ، پرده هایی هست که ضخامت و سختی آنها نیز شدت و ضعف مرتبه دارد . چنانکه هر طلبه ای ، امام خمینی ، خامنه ای و بهشتی یا آیت الله دستغیب نمیشود ، و هر دانشجویی ، حقوقدان یا پزشک و مهندس خبره ، صادق ، وفادار ، فعال و خدمتگزار نمیگردد.
2⃣مردم عوام (عموم یا بیشتری مردمی که خداباورند) ، در امور خودشان ، چنان خداوند متعال را حاضر ، ناظر و فعال مایشاء میشمارند که گویی خدا بنده ای جز آنان ندارد . همه کارهای خود را به خدا نسبت میدهند و شدت و گستره ی این انتساب ، تا حدی است که اغلب جهالتها ، نادانیها ، غفلتها و حتی گناهان خود را [العیاذ بالله] به او نسبت میدهند . بی دقت رانندگی میکنند و وقتی تصادفی رخ داد ، میگویند : «نمیدانم چه قسمتی بود که خدا خواست تصادف کنم و ...» ؛ اما وقتی نوبت به اموری میرسد که اجتماعی ، سیاسی ، حکومتی و ... میباشد و البته باب میلشان نیست ، میگویند : "خدایی بودنش را اثبات کن!" . بسیاری از مردمان جهان در گذشته و حال ، با دست خود بت میساختند و یا آدمی مثل خود را (طاغوت) بندگی میکردند و میکنند ، و هزاران هزار اله جعلی بر میگزینند ، بعد میگویند : وجود خداوند سبحان را اثبات کن . همینطور است راجع به انقلاب اسلامی و رهبری آن.
3⃣البته اثبات خدایی بودن ، کار سختی نیست ، منتهی برای کسی مفید است که نگاه خدایی داشته باشد . او میتواند این انقلاب و تمامی شئونش را به قرآن کریم ، احادیث ، وعده ها و وعیدهای خداوند متعال ارجاع دهد و ببیند که خدایی هست یا نیست ؛
4⃣برخی اگر دو رکعت نماز مستحبی بخوانند و یا در دعایی دو قطره اشک بریزند و یا برای حاجت خود نذری کنند و ... ، انتظار دارند که دیگر خداوند متعال تمامی کائنات را اجیر او سازد و چرخش روزگار را به نفع او تغییر بدهد ، و حتی نظام علّی و معلولی را نیز برچیند ...، تا آنها به حاجت خود برسند ! اما وقتی با چشم خود میبینند و با جان خود درک میکنند که میلیونها نفر از مردم ، با شعار "الله اکبر" به خیابانها ریخته اند تا مقابل طاغوت قیام کنند ؛ وقتی میبینند که آنها با دست خالی مقابل یک رژیم فاسد و تحت حمایت آمریکا و انگلیس قیام کردند و وعده ی خدا «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ» در مورد آنها محقق گردیده است ؛ وقتی میبینند که تمای قدرتهای جهان در یک جبهه جمع شدند و به جنگ آنها آمدند ، اما اینها با دست خالی و جان بر کف به میدان رفتند و پیروز شدند ؛ وقتی میبینند که این مردم ، به رغم تمامی مشکلات داخلی و خارجی ، توطئه ها ، فتنه ها ، ترورها ، تحریمها ، سوء مدیریتها و فشارها ، همچنان در صحنه