حکایتِ گوسفند مفت خور.
کره خری از مادرش پرسید:
این کجای داد و انصاف است که ما با این همه سختی و رنج، یونجه را از مزرعه به خانه بار میکشیم در حالیکه گلهای یونجه را گوسفند میخورد و ته مانده آن را به ما میدهند؟ گوسفند آنچنان به اشتیاق و لذت گلهای یونجه را میخورد که صدای خرتخرت آن و حسرت یکبار خوردن گل یونجه، ما را میکشد.
خر به فرزندش گفت: صبر داشته باش و سرانجام این کار را ببین.
پس از مدتی سرِ گوسفند را بریدند.
گوسفند در حالیکه جان میداد، صدای غر غرش همه جا پیچیده بود.
خر به فرزندش گفت:
کسی که یونجههای مفت را با صدای خرت خرت می کخورد، عاقبت همینچونه هم غر غر میکند.
مفتخورهایی چون آخوندها که دسترنج مردم زحمتکش ایران را تاکنون مفت خوردند و میخورند باید نگران عواقبش هم باشد که آن روز دیر نیست.
@persianzoroastrians🔥