رساله دکتری سیر دگرگوني مؤلفههای سوررئالیسم در رمانهای معاصر ایران به نگارش نسرین اسدپور از دانشگاه مازندران
استاد راهنما : دکتر بتول مهدوی استادان مشاور : دکتر قدسیه رضوانیان و دکتر رضا ستاری
اصطلاح سوررئالیسم از دو جزء اساسی سور(sur) به معنی روی، برفراز و بالا و رئال (Real) به معنی حقیقت، چیز واقعی، صحیح و حقیقی ترکیب یافته است (ثروت، ۱۳۸۵: ۲۲۹). سوررئالیسم به نوعی بیان احساس یا اندیشه¬¬ی ناب است، بهطوریکه هیچ¬گونه زمینهی فکری پیشین یا وابستگی ذهنی و هیچ¬گونه نگرش اخلاقی یا قواعد هنری، ادبی و زیباییشناسی، آن را برانگیخته نکرده باشد...
در بینش آندره برتون راز سوررئالیسم در این است که ما میدانیم چیز دیگری در پشت ظواهر امور پنهان است گردانندگان سوررئالیسم در سال 1921 به دور آندره برتون که خود نیز زمانی جزو دادائیستها بود گرد آمدند و طرح مکتب جدیدی را ریختند و این مکتب به طور رسمی در سال 192۲ تشکیل شد. درباره¬ی نقطه آغاز تجربه سوررئالیستی و به تعبیری زمان پیدایش بسترهای این مکتب گمانهزنیهایی مطرح شده است: «یک شب در سال 1919 آندره برتون از شنیدن جمله¬ای که «به پنجرهی ذهنش زد» تکان خورد. تصویر محو شد، اما جمله در یادش ماند: «پنجره مردی را دو تکه کرده است» این اتفاق عجیب با یک تصویر بصری همراه بود و بلافاصله بعد از آن چند جملهی بیربط دیگر، بدون ارادهی آگاهانهی او، به ذهنش آمد. از آنجا که برتون با شیوههای روانکاوی فرویدی آشنایی داشت، کوشید این جریان خودسر را بدون دخالت عقلانی خود آزادانه مجال جولان بدهد. سوررئالیسم در ادبیات داستانی ویژگیهایی دارد چون نگارش خودکار و تصادف عینی، جهان تخیل و وهم و رؤیا، اقتباس از نظریه روانکاوی فروید، ابهام و عدم قطعیت در معنا مؤلفه مشترک با پستمدرنیست، درونمایههای اگزیستانسیالیستی، مکان نامشخص، زمان گمشده، نماد، اسطوره، اشیای سوررئالیستی. تمام مؤلفههایی را که نام بردیم میتوان در رمانها نمونههایی برای آن یافت و همین امر، تأکیدی بر سوررئالیسم بودن این آثار است.
در فصل اوّل به کلیات پژوهش، فصل دوم به مبانی نظري، فصل سوم به روش اجراي پژوهش، نویسندگان و آثارشا ن، فصل چهارم به تحلیل دادهها و فصل پنجم به تحلیلهاي کلی و نتیجهگیري پرداخته شد.
این رساله، نخستین پژوهشی است که به ویژگیهای سوررئالیستی در رمانهای معاصر ایرانی بین سالهای ۱۳۱۵ تا ۱۳۹۱ میپردازد و با مقایسهی مؤلفههای سوررئالیستی در رمان هر دهه سیر دگرگونی ویژگیهای این مکتب را در رمانهای معاصر مورد تحلیل قرار داده است. از این بررسی به این برآیند کلی میرسیم که مؤلفههای مشترک سوررئالیستی در بوفکور، یکلیا و تنهایی او، در یک شب سیاه، ملکوت، شازدهاحتجاب، گاوخونی، سمفونی مردگان، جزیره نیلی، همنوایی شبانه ارکستر چوب¬ها، مارمولکی که ماه را بلعید، من و بوف¬کور نمود دارد؛ اما بسامد مؤلفههای مشترک در برخی رمانها بیشتر است و نیز برخی از مؤلفهها چون مرز نزدیکی داشتند در هم ادغام شدهاند. به ترتیب میزان کاربرد و کیفیت بهکارگیری مولفه های سوررئالیستی در هر اثر میتوان گفت، که مؤلفههای سوررئالیستی در رمان بوفکور، من و بوفکور، گاوخونی، ملکوت، شازدهاحتجاب، جزیره نیلی، همنوایی شبانهی ارکستر چوبها درونیتر است؛ و هر مؤلفه سوررئالیستی به شکلهای متنوع و گسترده در متن آنها وجود دارد. زاویه دید در دهه بیست اوّل شخص است اما از دهه سی گوناگون میشود. در دهه شصت، با وجود زاویه دید سوم شخص، نویسنده چنان پریشانی را با آن درمیآمیزد که رمانی سوررئالیستی پدید میآید. در دهههای معاصر با چند زاویه دید مختلف در یک رمان روبهرو هستیم. کیفیت بهکارگیری مؤلفههای سوررئالیسم، بیشترین تأثیر را در سوررئالیستی شدن رمان دارد چنانکه در شازدهاحتجاب اتاق راوی به عنوان مکان، بیشترین نقش را در تخیل دارد و مرکز جهان راوی میشود تا از دریچهی ذهنش جهان خود را در برابر ما به نمایش بگذارد. سیر دگرگونی این رمانها در چگونگی به کارگیری مؤلفههای سوررئالیستی است. زمان در خدمت تخیل به کارگرفته شد و اشیای سوررئالیستی از شیء به انسان بدل شدهاند. بینامتنیت در تاریخ با مارمولکی که ماه را بلعید، سبب تکهتکه شدن شخصیت راوی شده و یا در من و بوفکور کل اثر را در بر گرفته است. بررسی نحوهی به کارگیری این مؤلفهها در رمانهای حاضر، تابع کیفیت به کارگیری مؤلفههاست تا اینکه تعداد و کمیت مؤلفهها در نظر گرفته شده باشد.
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️