گرایش به مارکسیسم اشتباهی بود که همه اعضا به آن مبتلا شدند. ما گول خوردیم، کمونیسمی که ما بر اساس کتاب تبلیغاتی بوخارین و تروتسکی درک کرده بودیم، دقیق نبود. ما در ایران از روسیه یک بهشت ایدهآلی میساختیم و آرزویمان رسیدن به آنجا بود.
_به نظر من حتی بوخارین هم اشتباه کرد، چون وقتی از این افکار اجتماعی، یک حکومت مثل شوروی تاسیس شد، به این افکار فلسفی چندان توجهی نشد. لنین این افکار را وسیلهای برای جمع آدمها میدانست و اصل قضیه را حکومت کردن با زور میدانست. کسانی هم که بعد لنین آمدند، چه استالینیست و چه تروتسکیست همین راه را رفتند.حتی دوست داشتیم برای ادامه تحصیل به روسیه برویم و آنجا «علم واقعی» را یاد بگیریم. اما بعدها فهمیدیم که آنجا چه خبر بود...
حزب توده در تمام سالهای حیاتش در ایران، با پول و حمایتهای شوروی و جمع کردن یک عده آدمهای بیمغز از جای جای کشور -آذربایجان، گیلان، مشهد، تهران و کرمان- به وجود آمد که هیچ چیزی جز ضرر برای مردم نداشتند. تمام فعالیت این حزب، اطاعت کورکورانه از سیاستهای دولت شوروی و سرچشمه تمام خطاها و انحرافات این سرسپردگی بود.کیانوری و طبری همهشان نوکر بودند. هم نوکر آلمان هم نوکر روسیه. فاسد و کثیف و پست بودند! جز ضرر چیزی برای مملکت نداشتند
@pasghambar