View in Telegram
دلم گرفته دلتنگم آه،،،انگار پنجه در پنجه‌ی تنهایی وَ دست در آستین شب در گستره‌ی دشت وسیعی از واژه‌ها که عطر دلتنگی میدهند گم شده‌ام هر چه هست شب است و شب افسوس است و افسوس ای کاش است و ای کاش... روی دست خودم مانده‌ام حبس شده‌ام درون پیله‌ی بی‌کسی‌ام مثال بادباک گیر کرده به شاخه‌ی درخت امید رهایی ندارم مثال تکه ابری کوچک و تنها در پهنه‌ی آسمان قدرت باریدن ندارم میراث دارِ بغضم و طلایه دار حسرت امیدی به رویش خورشید و بوسه‌ی صبح ندارم انگشتم را لابلای گیسوان آسمان شب می‌برم کاش بال پر گشودن داشتم،کاش تا میپریدم و خودم را و تنهایی‌ام را به میهمانی ستاره‌ها دعوت میکردم بر سر سفره‌ی آسمان مینشستم به نوازش ماه میرفتم و به نیابت از خورشید بوسه به پیشانی شب میزدم کاش لااقل کسی بود دستانم را میگرفت تا رقص آفتابِ سپیده دم‌، در بزم سحرگاه را امید خورشید، برای خزیدن در آغوش آسمان را بوسه‌ی نسیم به صورت شالیزار‌‌‌‌‎را نشانم میداد،،،کاش... ‌‌‌‌‎❀═‌‎‌༅عشق سنگے من༅═‎‌‌‌‌❀ 🍂❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟🦋 ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌❀🍂 #مجتبی_خوش_زبان🌱
Telegram Center
Telegram Center
Channel