View in Telegram
چنان‌که آن کُرد را پسرش درآمد دلتنگ. گفت «مُری¹، چه دلتنگی؟» گفت «یک جوان کُشتم. با او بندی دیدم. پنداشتم که زَر دارد، خود دانگی² پول بود.» پدر بَرجست، دو سه تپانچه‌³ی سخت بر رویش بزد، خواستش کُشتن ـــ چه «ای مُخَنَّثِ بغا⁴، شش به دیناری نکُشی؟» ¹: مردک. ²: یک‌ششم دینار. ³: سیلی. ⁴: لفظ بسیار رکیک. دفتر اول: بیرون رویم و این سَبلَت‌ها... #مقالات_شمس، شمس‌الدین محمد تبریزی، ویرایش جعفر مدرس صادقی، نشر مرکز، چاپ بیست‌و‌یکم، ۱۳۹۹، ص ۷۴-۷۵.
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily