View in Telegram
غزل ملمّع زیبا از #مولانا‌جلال‌الدین‌بلخی: دانی چرا به عالم، یالقیز سنی سئورمن؟ چون در برم نیائی، اندر غمت اؤلرمن من یار با وفایم، بر من جفا قیلورسن، گر تو مرا نپرسی، من خود سنی سورورمن روی چو ماه داری، من شاد دل از آنم، زان شکّر لبانت بیر اؤپگنک دیلرمن تو همچو شیر مستی، داخی قانیم ایچرسن، من چون سگان کویت، دنبال تو گزرمن فرمای غمزه‌ات را، تا خون من نریزد، ورنه سنین الیندن من یارغویا باریرمن هر دم به خشم گویی، بارغیل منیم قاتیمدان، من روی سخت کرده، نزدیک تو دورورمن روزی که من نبینم آن روی همچو ماهت، جانا نشان کویت از هر کسی سورورمن روزی نشست خواهم یالقیز سنین قاتیندا، هم سن چاخیر ایچرسن، هم من قوپوز چالیرمن آن شب که خفته باشی مست و خراب شاها نوشین لبت به دندان قی‌یی قی‌یی توتورمن ماهی چو شمس تبریز غیبت نمود، گفتند: از دیگری مپرسید، من سؤیله‌دیم: آریرمن ⚫️ یالقیز سنی سئورمن: تنها تو را دوست می‌دارم اؤلرمن: می‌میرم قیلورسن: می‌نمایی سنی سورورمن: تو را می‌پرسم بیر اؤپگنک دیلرمن: بوسه‌ای آرزو دارم داخی قانیم ایچرسن: تشنه خونم هستی گزرمن: می‌گَردم سنین الیندن من یارغویا باریرمن: از دست تو، به جزا خواهم رسید بارغیل منیم قاتیمدان: از پیش من برو دورورمن: می‌ایستم سورورمن: می‌پرسم یالقیز سنین قاتیندا: فقط پیش تو هم سن چاخیر ایچرسن، هم من قوپوز چالیرمن: هم تو می می‌نوشی، هم من ساز می‌نوازم قی‌یی قی‌یی توتورمن: ظالمانه [ به دندان ] می‌گَزم من سؤیله‌دیم: آریرمن: گفتم خواهم جُست. https://t.center/parniyan7rang
Telegram Center
Telegram Center
Channel