View in Telegram
نفرین موفقیت؛ چرا نباید برای دیگران آرزوی موفقیت کنیم می‌گوید: دیگر مثل چند سال قبل به او حس بدی ندارم و در حضورش، فشار مقایسه شدن را احساس نمی‌کنم. می‌پرسم: مگر چه چیزی تغییر کرده؟ می‌گوید: او همان کسی‌ست که چند سال قبل مهاجرت کرد. اطرافیان هم همان کسانی‌اند که مشتاقانه و پرهیجان از او و زندگی و موفقیت‌هایش حرف می‌زنند و حسرتش را می‌خورند. اما برای من دیگر مهاجرت، به خودی خود، موفقیت محسوب نمی‌شود. می‌فهمم از چه‎‌چیزی حرف می‌زند؛ از لحظه‌ای که هر کسی شیرینی‌اش را بچشد، برای همه آرزویش می‌کند. بیشترِ ما معنای رایج و دم‌دستیِ موفقیت را که از حد دستاوردهای مادی بالاتر نمی‌رود، می‌پذیریم. چیزهایی مثل شغل خوب، حساب بانکی پروپیمان، مدرک و مقام خوب، خودرو و خانه‌ و مانند این‌ها. چیزهایی که فکر می‌کنیم با رسیدن بهشان راضی می‌شویم و احساس موفقیت می‌کنیم. اما بعضی‌ها بالاخره یک جایی می‌فهمند که گیرِ کارشان نه خود موفقیت، که معنای موفقیت است. جایی که خودشان را از باتلاق آرزوهای آموخته‌شده بیرون می‌کشند و معنای درونی موفقیت برای خودشان را، می‌یابند یا می‌سازند. جایی که بالاخره آرام و قرار می‌گیرند و احساس موفقیت می‌کنند. بخاطر همین است که من دیگر برای هیچ‌کس آرزوی موفقیت نمی‌کنم. برای موجودی که پس از صعود به کوهی بلند، آنچه پیش چشمش قرار می‌گیرد کوه‌های بسیار بلند دیگری‌ست که باید آن‌ها را هم فتح کند*، موفقیت آرزو نیست، نفرین است. آدم تا معنای موفقیت خودش را نیابد، خویِ رخوت‌زا و مرض بیشترخواهی‌‌اش، درمان نمی‌شود. *نقل قولی از نلسون ماندلا @parisasaadat
Telegram Center
Telegram Center
Channel