View in Telegram
فیلمهای کاسه‌آشی کنت مونت کریستو که براساس رمان الکساندر دوما ساخته شده، فرمی تکراری دارد. از همان روایتهای کلاسیک است که هر چه بدجنس و بدی‌‌ست به سزای اعمالش می‌رسد و هر چه خوبی‌ست می‌ماند. چیز تازه‌ای ندارد و چندین پله عقب‌تر از رمانش ایستاده است. فیلم پر است از شخصیتهای سیاه و سفیدی که به‌سبب اختصار در اقتباس علت سیاهی بعضی از آنها برایت روشن نمی‌شود و علت تغییر بازی و روایت مشخص نیست. انتقام، نقش پررنگی ایفا می‌کند و شاید بشود الگوی کلی روایت و درونداد را همین انتقام در نظر گرفت. به نظرم این شخصیت‌پردازی‌های پر‌کانتراست و گل‌درشت برای رسانهٔ فیلم آن هم سبک واقع‌گرا زیادی‌ست. شاید توی تئاتر آن هم سبکی ویژه بتوانیم قبولش کنیم. به شیوهٔ روایتهای کلاسیک روایت پر و پیمان است و پر از خرده‌پی‌رنگ اما شخصیت‌پردازی هم‌پای روایت پیش نمی‌رود، عقب می‌ماند و جزئیات مهمی در آن جا می‌ماند. جدای گاف‌های فیلم که مثلاً سر و کلهٔ شمع وسط سیاه‌چال از کجا پیدا شد و مشعل وسط راه از کجا رسید و آتش کجا رفت و از کجا شخصیت چنین تبحری در گریم پیدا کرد و عدم تعیین زمان در چنین روایتی… فیلمی سرگرم‌کننده است که می‌شود تحملش کرد و با یک کاسه آش دنبالش کرد! خلاصه که از آن فیلمهای کاسه‌آشی‌ست! همین! #پژندسلیمانی
Telegram Center
Telegram Center
Channel