در دفاع از «رمانتیک بودن» در امر سیاسی
شهروند دموکراسیخواه، با اصولش متحد میشود و دولتها، اشخاص و گروهها را با این اصول میسنجد.
نفی جنگ و خونریزی، اصل خدشه ناپذیر دموکراسیخواهی است و تنها دفاع ملی، از مرزهای سرزمینی در برابر تجاوز دشمن، مشروعیت دارد.
عده ای بر کودکان فلسطینی، عده ای بر یمنی ها، عده ای بر سوری ها، عده ای بر قربانیان اسراییلی می گریند و عده ای هم می گویند فقط و فقط کودکان وطن، اما شهروند دموکراسیخواه همه این قربانیان را تکریم میکند و خشونت را در دفاع از صلح محکوم میکند.
هیچ ایرادی ندارد منتقدان، این دیدگاه را «رمانتیک» بنامند چرا که همین «رمانتیک بودن» است که حسگرهای شهروند دموکراسیخواه را نسبت به مسأله خشونت حساس میکند.
«رمانتیک بودن» در سیاست، تضادی با خردورزی و رویکرد استدلالی ندارد. اولی تقویت کننده دومی هم می تواند باشد، چرا که سدی محکم در برابر بی احساس بودن است و مشکل حاکمان مستبد و لشکر حامی اش، همین است که در راستای حفظ قدرت، احساس های انسانی شان را از دست داده اند.
برای همین است نه مرگ کودک، نه آوارگی پیر، نه جوانمرگ شدن انسان، آنها را تکان نمیدهد.
برای دفاع از ارزشهای انسانی، « رمانتیک بودن» یک سد دفاعی محکم در برابر ماشینی شدن و بی روح شدن است، یک مانع بزرگ در برابر از خودبیگانگی انسان با خویشتن است.
@paarandiran
https://www.instagram.com/paarandiran
https://t.center/paarandiran/132