دلاویزترین شـ؏ـرجهان

Channel
Logo of the Telegram channel دلاویزترین شـ؏ـرجهان
@oshaagh_sherPromote
4.08K
subscribers
"دوستت دارم" را من "دلاویزترین" شعر جهان یافته ام تو هم ای خوب من ! این نکته به تکرار بگو این "دلاویزترین" شعر جهان را همه وقت نه به یکبار و به ده بار، که صد بار بگو « دوستم داری » را از من بسیار بپرس « دوستت دارم » را با من بسیار بگو... "فریدون_مشیری "
To first message
خانـه‌ای ویرانـه را آباد کردن مشکل است
یـا دلی آزرده را، دلشاد کردن مشکل است

یک نفـر باشی مقابل لشکری از درد و  غم
بی سپر بر آهِ دل، امداد کردن مشکل است

بلبـلی کُنـجِ قفـس، آوازِ غـم سر می‌ دهد
کنجِ زندان ازخوشی فریادکردن مشکل است...


#جواد_الماسی
تا دست‌ها کمر نکنی بر میان دوست
بوسی به کام دل ندهی بر دهان دوست

دانی حیات کشته شمشیر عشق چیست
سیبی گزیدن از رخ چون بوستان دوست

بر ماجرای خسرو و شیرین قلم کشید
شوری که در میان منست و میان دوست


#سعدی
بیا امروز قدر هم بدانیم
که جاویدان در این عالم نمانیم

بیا تا زنده ام خود را مکن لوس
که فردا می خوری بهر من افسوس

پس از مرگم سرشک غم بباری
به قبرم لاله و سنبل بکاری


#ایرج_میرزا
ما از دعای خیر به هیئت رسیده‌ایم
از دولتِ حسین به عزت رسیده‌ایم

هیئت تمام زندگی ما غریب‌هاست
با پرچم حسین به قدرت رسیده‌ایم

این پای منبر است همان قبة‌الحسین
اینجا هزار بار به حاجت رسیده‌ایم


#محمود_ژولیده
تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام
شمه‌ای از نفحات نفس یار بیار

به وفای تو که خاک ره آن یار عزیز
بی غباری که پدید آید از اغیار بیار

گردی از رهگذر دوست به کوری رقیب
بهر آسایش این دیده خونبار بیار


#حافظ
با هیچ زن جز تو دل دریا شدن نیست
یاراییِ در گیر توفان­ها شدن نیست

در خورد تو، ای هم تو موج و هم تو ساحل!
جز ناخدای کشتی مولا شدن نیست

تو نور چشم مصطفی و کس به جز تو
در شان شمع محفل طاها شدن نیست


#حسین_منزوی
ستایش کنم ایزد پاک را
که گویا و بینا کند خاک را

بموری دهد مالش نره شیر
کند پشه بر پیل جنگی دلیر

به گیتی نبینم همی یار کس
جز ایزد مرا نیست فریاد رس


#فردوسی
برو، ای خواب، یار من نه ای، زیرا که من امشب
سر زلف پریشان کسی ام یاد می آید

ز بیش می کشد بادم، رواقم باش گو،باری
من این روزن نمی خواهم که این سو باد می آید

فراموشم نمی گردد سر زلف چو شمشادش
که بوی غایب خویشم ازان شمشاد می آید


#امیرخسرو_دهلوی
از اول امروز حریفان خرابات
مهمان توند ای شه و سلطان خرابات

امروز چه روزست بگو روز سعادت
این قبله دل کیست بگو جان خرابات

هرگز دل عشاق به فرمان کسی نیست
کو مست خرابست به فرمان خرابات


#مولانا
حسرت مخور بر آنان کز دوستان بریدند
در جمع استواران، نااستوار هم هست

هر بی‌اراده‌ای را فخرِ ثبات نبْود
در عرصه‌ی حوادث، ننگ فرار هم هست

گر روز درد آمد، روز صفا هم آید
در بوستان هستی، گل هست و خار هم هست...


#پناهی_سمنانی
کسی که یار وفادار و مهربان دارد
سعادت ابد و عمر جاودان دارد

مگر که گرد لب لعل آن صنم گشته ست
که باد صبحدم امروز بوی جان دارد

حدیث او همه روز و هلاک او همه شب
کسی بود که مرا دست بر دهان دارد


#امیرخسرو_دهلوی
پاییز می رسد که مرا مبتلا کند
با رنگ های تازه مرا آشنا کند

پاییز می رسد که همانند سال پیش
خود را دوباره در دل قالیچه، جا کند

او می رسد که از پس نه ماه انتظار
راز درخت باغچه را بر ملا کند


#علیرضا_بدیع
غرقه جوی کرمم بنده آن صبحدمم
کان گل خوش بوی کشد جانب گلزار مرا

دستگه و پیشه تو را دانش و اندیشه تو را
شیر تو را بیشه تو را آهوی تاتار مرا

نیست کند هست کند بی‌دل و بی‌دست کند
باده دهد مست کند ساقی خمار مرا


#مـولانـا
هنوز مانده در فضا ، شمیم عطر عاشقی
طنین خنده های تو ، صدای جاودانه ات

به روی قاب عکس تو ، غبار غم نشسته و
شده همه وجود من ، دو چشم شاعرانه ات

برای خاطرت ولی ، اگر چه شعر گفته ام
نه شاعرم نه مدعی ، گرفته دل بهانه ات


#آنجلا_راد
غزل غزل ترانه شد ، نگاه عاشقانه ات
قسم به چشمهای تو ، گرفته دل بهانه ات

قلم نوشته از غمت ، سرود تلخ انتظار
تمام حرف های من ، ز غم شده ترانه ات

کجا شدی که تا ابد ، در اشتیاق دیدنت
به جستجوی تو دلم ، روانه شد به خانه ات...


#آنجلا_راد
هله هُش دار که در شهر دو سه طَرّارند
که به تدبیر، کُله از سرِ مه بردارند

دو سه رِندند که هشیار دل و سرمستند
که فلک‌را به یکی عربده، در چرخ آرند

سَر دهانند که تا سَر ندهی، سِرّ ندهند
ساقیانند که انگور نمی‌افشارند


#مولانا
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بی‌خبر بمیرد در درد خودپرستی

عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی

دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
با کافران چه کارت گر بت نمی‌پرستی


#حافظ
با خیال تو مردم چشمم
گاه هم خانه گاه هم خواب است

امشبی کامدی به خانه من
شمع را می کشم که مهتاب است

گر گذاری ببوسم ابرویت
بهر تعظیم را که محراب است


#امیرخسرو_دهلوی
شبی رسید که در آرزوی صبح امید
هزار عمر دگر باید انتظار کشید

در آسمان سحر ایستاده بود گمان
سیاه کرد مرا آسمان بی خورشید

هزار سال ز من دور شدستاره ی صبح
ببین کزین شب ظلمت جهان چه خواهد دید


#هوشنگ_ابتهاج
ای که همه نگاه من ، خورده گره به روی تو
تا نرود نفس ز تن ، پا نکشم ز کوی تو

گر چه به شعله میکشی، قلب مرا به عشوه ات
بر دو جهان نمی دهم ، یک سر تار موی تو

مستی هر نگاه تو ، بِه زِ شراب و جامِ مِی
کی ز سرم برون شود ، یک نفس آرزوی تو


#مولانا
More