✳️ بیماری های انتخاباتی در ایران! _ ۱
مجله
#خواندنی_ها در شماره روز ۱ فروردین ۱۳۴۰ به نقل از
#سپید_و_سیاه نوشتاری از
#علی_دشتی سناتور و نویسنده شهیر دوره
#پهلوی درباره بیماری های انتخاباتی در ایران منتشر می کند که بازخوانی آن با گذشت حدود ۶۲ سال بسیار جذاب به نظر می رسد چرا که هنوز جامعه ایران با آن بیماری به وضوح درگیر هست و هنوز درمانی برای آن یافت نشده است.
دشتی در این یادداشت با قلمی شیوا و جذاب به نقد تمایل افراد و گروه های متعدد برای شرکت در انتخابات مجلس می پردازد و می نویسد اعتراضات به آزاد نبودن انتخابات نه در واقع به برگزار نشدن انتخابات آزاد که برای برگزار نشدن این انتخابات غیر آزاد به نفع آنان است!
بخش هایی از این یادداشت طولانی را در این قسمت بازخوانی می کنیم، باشد که فکری به حال این بیماری های دیر پای انتخاباتی در ایران شود، با این توضیح که در روزهای بعد ادامه این یادداشت بازنشر خواهد شد؛
علی دشتی می نویسد:
✅ سخن در این نیست که چرا اشخاص زیادی داوطلب نمایندگی مجلس شورای ملی می شوند و در حکومت های دموکراسی هر فردی حق دارد وارد سیاست شود و آرزوی وکالت را در سر بپروراند و بخواهد از مجرای پارلمان رای و عقیده خود را در کیفیت اداره مملكت به كار بندد.
در انگلستان می گویند هر فرد انگلیسی می تواند نخست وزیر شود جاه طلبی نیز ملوم و شایسته بیزاری نیست زیرا این میل و جهش، افراد را به کار و کوشش و بالنتيجه به خدمت می گمارد ولی این حس و تمایل به شرکت در امور اجتماعی و سیاسی باید واقعی و بی شائبه بوده باشد و در مجرای صحیح قرار گیرد.
✅ جان سخن در اینجاست که آیا این افراد عجیب و غریب که از طبقات گوناگون اجتماع سر در آورده می خواهند وکیل شوند دارای افکار سیاسی خاصی هستند و برای به کار بستن افکار و معتقدات سیاسی خود می خواهند به مجلس شورای ملی راه یابند؟ من با نهایت تلخی و تاسف اعتراف می کنم که از مشاهده داوطلبان وکالت در ادوار مختلف... جواب خود را منفی یافته ام جز عده معدودی که اهل سیاست بوده و وجود آن ها کما بیش در مرکز قانونگذاری ممکن بوده است مفید و موثر باشد موجب و محرك اكثر داوطلبان وکالت جز امور سیاسی و جز به کار بستن آرا و معتقدات و جز خدمت به مصالح کشور بوده است.
✅ در کشور ما برای هر کاری حتی پینه دوزی و واکس زدن کفش نوعی شایستگی را قائلند ولی برای سیاست و عضویت مجلس شورای ملی هیچ گونه شرطی ضرورت ندارد به قول مهندس گنجه ای برای ورود به ادارات دولتی و رسیدن به رتبه سه یا چهار باید شخص لیسانسیه باشد اما برای ورود به مجلس شورای ملی شخص باید فقط سواد داشته و تبعه ایران باشد و برای مقام وزارت فقط مسلمان بودن کافیست.
✅ چیزی که هنگام انتخابات شخص را به وحشت می اندازد هجوم عناصر مختلف از طبقات گوناگون اجتماع است. تاجری که به داد و ستد مشغول است خیال می کند پس از ورود به مجلس شورای ملی داد و ستد او رونقی گرفت می تواند معاملاتی انجام دهد که بدون داشتن عنوان وکالت نمی تواند از آن معاملات و سودها برخوردار باشد متنفذین محلی که مشاهده می کنند رفته رفته حکومت مرکز قوی می شود و دوره اقتدار و نفوذ های ناصواب آن ها رو به افول می رود می خواهند از راه وکالت و از برکت کرسی بهارستان آن موقعیت و نفوذ را محکم کنند.
✅ وکیل دادگستری تصور می کند اگر نمایندگی مجلس شورای ملی را يدك بكشد دعاوی مهم و سودآورتری به وی ارجاع می شود زیرا صاحبان دعاوی خیال می کنند عنوان و حيثيت سیاسی او در محاکم دادگستری تاثیری خواهد داشت و در دعاوی آن هم موثر است. اطبا که عضو مفید و محترم جامعه هستند وعواید آنان غالبا بیش از مقرری نمایندگان مجلس است وکالت مجلس برای ایشان حكم نشان و مدالی را دارد که به سینه می زنند و هفته ای چند ساعت وقت خود را در زیر سقف پارلمان می گذرانند و بدین شیوه نه تنها مشتریان خود را از دست نمی دهد بلکه در نظر مراجعین با وقار و ابهت بیشتری جلوه می کنند به علاوه از نفوذ سیاسی خود استفاده کرده مقام استادی خود را در دانشکده طب يا ریاست بیمارستانی تقویت و حفظ می کنند.
✅ استادان دانشگاه که در مقامی بس رفیع قرار دارند و هر يك بيش از ده وکیل عادی می توانند به جامعه خدمت کنند، شغل شریف و بزرگوار و مفيد خود را غير كافی دانسته مثل تمام اشخاص که نعمتی دارند و قدر آن را نمی دانند و چشم و دلشان عقب نعمت دیگر می دود خیال می کنند با ورود به مجلس شورای ملی شان آن ها بالاتر می رود زیرا وزرا از آن ها حساب می برند و از سایر اقران خود به واسطه وكالت مجلس متشخص تر و متعین تر خواهند شد و در این صورت اگر کرسی استادی خویش را به دست مسامحه و اهمال سپارند کسی از آن ها بازخواست نمی کند.
#شرح_عکس #علی_دشتی و
#جمال_امامی در سال ۱۳۳۰
@seyedrohollahaminabadi@oldnewspaper