#یادداشت_مهمان
افراد مذهبی و جدّی آمریکایی
نویسنده: #فارسی_تبار
بخش ۲ از ۲
تیلورِ آمریکایی که به تازگی به اسلام رسیده بود گفت من میدانم چرا شماها دوستانِ رضا من را به این جلسه دعوت کردهاید. بگذارید من وقت شماها را تلف نکنم. باشه، قبول دارم. من برمیگردم سر زندگی با رضا. اما سه تا شرط دارم: ۱- رضا باید مسلمان شود و اسلام را بشناسد؛ ۲- رضا باید در انجام تکالیف دینی خود مقیّد باشد؛ ۳- رضا باید در تبلیغ دین فعال باشد. اگر رضا این شرایط را بپذیرد من حاضرم با ایشان زندگی کنم. همه رو کردند بطرف رضا. او که مانند یک میّت سفید شده بود گفت باشد شرط اول را میپذیرم اما پذیرفتن شرطهای دوم و سوم برای من مقدور نیست.
تیلور قبول نکرد و قبولی هر سه شرط را مجدداً مطالبه کرد. رضا گفت بخدا اگر بابای من بو ببرد که من مذهبی شدهام پول مرا قطع میکند و ما بیچاره میشویم. تیلور گفت بر طبق اسلام روزی را خدا میدهد نه پدر تو. رضا گفت باشه شرط اول و سوم را میپذیرم دومی را بمن تخفیف بده. تیلور گفت من از تو نه مال دنیا خواستهام نه یک زندگی لوکس. من فقط از تو چیزهایی را خواستهام که باعث سعادت خود تو میشود، لطفاً قبول کن. رضا قبول کرد و رضایت داد.
بلافاصله بعد از اطمینان از قبول شرایط، تیلور از داخل کیف دستیاش یک قرآن بیرون آورده روی میز گذاشت و از رضا خواست که تعهد خود را به قرآن قسم بخورد. این دفعه دیگر همهی ما شوکه شده بودیم. قبل از قسم خوردن، تیلور گفت فقط یک مسلمان میتواند روی قرآن تعهدش را با خدا ببندد در نتیجه باید اول مسلمان شوی. رضا و تیلور هر دو شهادتینشان را تکرار کردند و رضا شرایط تیلور را روی قرآن پذیرفت و تیلور از رضا تقاضا کرد که ازدواجشان را از نظر اسلامی هم شرعی کنند.
از بدو زندگی اسلامیشان، خواهر تیلور فعالیتهای اسلامی خود را همراه با برادر رضا شروع کرد. او همسران ایرانیانی که در آمریکا ازدواج کرده بودند را فرا خواند و جلسههای دروس آشنائی با عقاید اسلامی برای آنها گذاشت. در این راستا، تعدادی از همسران آمریکایی که شرایط شبیه به خودشان داشتند مسلمان شدند. جلسههای قرآن و دعای کمیل برادران را برادر رضا مدیریت میکرد و جلسههای خواهران را خواهر تیلور.
خواهر تیلور با همّت و پشتکاری عظیمی که داشت، فعالیتهای گستردهای را شروع کرد که بعد از مدتی موفق به جمعآوری وجوهات و ساخت اولین مسجد شیعه در شهر شد. ایشان در طراحی و مدیریت اردوهای اسلامی برای جوانان شیعه و سایر خدمات شبیه به آن فعال بود.
خواهر تیلور (زهرا)، هماکنون یکی از مسلمانان فعال و مبلغین تشیع در آمریکاست. یادم میآید که در آن جلسهی میانجیگری تاریخی که اتفاق افتاد، بعد از اینکه برادر رضا روی قرآن با قسم به شرایط همسرش متعهد شد، خواهر تیلور رو به او کرد و گفت: رضا، تو یا یک کار خیر بزرگی در زندگیات کردهای که اینجور مسلمان و عاقبت بخیر شدی، یا آنکه یک مؤمن برایت دعا کرده است. البته از سویی خندهدار بود، اما این جمله از یک تازه مسلمان شده، بسیار جالب و نشانهی عمق درک او از اسلام بود...
به کانال مشاهدات و روزنوشتههای دانشجویان دکترای ایرانی
🇮🇷 از قلب جامعهی امریکا
🇺🇸 بپیوندید:
https://t.center/joinchat/AAAAADwnejmuoSjHfYDniw
@K1inUSA