🔺 محض اطلاع - ۲۹۲
شرحی بر تصویر :
نامواژهی
کاو بهمعنای غار از ادبیات ایران باستان به زبانهای سامی نیز وام داده شد و در آن زبان و گویش به ریخت «کهف» درآمد (کاو > کاف > کهف).
اصحاب کهف همانا «یاران غار» در فرهنگ باستانی ایران است؛ چنانکه هر گاه ضرورتی حیاتی پیشآید «کاوه» (برآمده از غار؛ یارانِ غار) برای نجات پدیدار میشود و پس از ایفای نقش در تغییرات و تحولات، دگرباره به آشیانهی خود بازمیگردد؛ به غار. یعنی کاوه، همداستان با همان اصحاب کهف پُرآوازه است.
بخش ناموَر به «استورهای» در شاهنامهی فردوسی، نامهی رمزواژهها و مخزن اسرار است. نامهای کاوه و
منوچهر و فریدون در شاهنامه، نه نامِ کسان و اشخاص، که هر یک دربردارندهی انبوهی از دادههای رازگشا است.
اگر کلیدواژههای شاهنامه را فراچنگ آورید و رازهایش را بگشایید، آنگاه جهانی فرارویتان گشوده خواهد شد که پس از آن، شاهنامه را با وضو و بلکه حتی با صوت عبدالباسط بخوانید؛ چنانکه حالا دیگر میدانید که «قاف» از دیگرگونههای «کاو» است و بنابراین کوه «قاف» نام هر کوهیست که کاو یعنی غار داشته باشد.
[محتوای مرتبط]
[«محض اطلاع» قبلی]
@nonewwar