📖 معرفتشناسی لازم برای دعوتگران
💡رویکردِ معرِفتشناختی و خوانشِ اِپیستِمولوژیک و آگاهی دقیق از مَصادرِ تلقّیِ دانش و دانستهها، برای پرداختن به مباحثِ زیربنایی و أصولی در گفتمانِ دَعَوي لازمهی کارِ دعوتگران و أفرادِ فعّال در حوزهی مُحاوَراتِ فکری و مُباحَثاتِ إلحادی است.
سادهتر اگر بگوییم باید بدانید عَقلاً و عُرفاً ضروری است که دعوتگران مسلمانان، قبل از هر بحث و إظهارِ نظری که زمینهی فکری و ایدئولوژیک دارد، با آگاهی از مصادرِ معرفتی و نیز کارکردها و حدود و ویژگیهای رویکردی و نگرشیِ مرتبط با هر کدام از آنها و همچنین عوارض و آثارِ لازمه و برخاسته از مصدرِ معرفتیِ پرداخته شده، به استقبالِ مطالب و إشتغال به مباحث بپردازند.
📝 فلاسفه و متفکّرین بسیاری، دربارهی مصادرِ معرفتی و چیستی و کیفیتِ آنها سخن گفته و مطلب نگاشتهاند؛ و روشن است که شناختِ مصدرِ کسبِ مَعرِفت، اساسِ فکر و دانش بشری است و اینکه شما از چه طریق و مصدر و روشی، دانش و معرفت خود را به دست آوردهاید و چگونه و با چه رویکرد و نگرشی، ناشناختهها را میشناسید و مجهولات بر شما معلوم میشود؛ مسئلهی مهم و قابلِ توجّهی است که نمیشود ضرورتِ تعیین و روشنسازی آن در بحثها و گفتگوها را در نظر نگرفت!
🔺 لازم است که دعوتگرِ مسلمان، پیش از گرایش به مباحثِ فکری و کسبِ دانشهای تخصّصی دیگری که در مجالِ دعوت از آن بهره میگیرد، مسائلِ معرفتشناسی و مصادرِ کسبِ معرفت را به خوبی بشناسد و بر آن آگاه باشد؛ به ویژه که عادتِ پیشینیان مسلمانان در قرون گذشته نیز چنین بوده که در کُتب و نگاشتههای فکری و عقیدتی، قبل از پرداختن به أصلِ موضوع، مباحث و مسائلی از معرفتشناسی و مصادرِ کسبِ معرفت نگاشته و به توضیح آن پرداختهاند تا ذهنِ خواننده، بناء بر مصدرِ متناسب با آن موضوع، آمادهی پردازِش و پذیرشِ موضوع گردد.
متأسفانه در این زمینه، ضعفِ مشهود و کاستیهایی در میانِ أفرادِ مشتغِل به محاوره و مباحثهی فکری در فضای مجازی شایع است. مثلاً در مناظرهای که موضوعش مبنای فلسفی و عقلی داشت و طرفِ مناظره به اصالتِ عقل و خِرَد باور داشت، ذکرِ مقدّماتِ ضروری عقلی برای اثبات موضوع و إقناع و إفهامِ مخاطب لازم بود؛ امّا طرفِ مسلمان از آنجایی که مطالبش را پیشتر آماده کرده بود، اصرار داشت که به شواهد تجربی دانشمندان غربی استناد بوَرزَد و نمیتوانست رویکردِ پوزیتیویسمی خود را رها کند. مناظره شبیه تقابلِ کانتِ عقلگرا و کُنتِ حسگرا شده بود که از دو مصدرِ متفاوت به مسئله پرداختند و عملاً نتیجهی مطلوبی در برنداشت.
یا مثلاً شخصِ دیگری، معرفتِ حاصل از تجربهگراییِ مُتُفَلسِفینِ اِسکِپتیکِ آشفتهذهن را قویتر و مُقَدَّم بر خِردورزی مبتنی بر برهانِ منطقی میپنداشت.
📚مصادرِ کسبِ معرفت را با تمام فروع و تنوّعی که در مکاتب و گرایشهای فلسفی و اجتماعی و علمی و فکری و سیاسیاش موجود است را میتوان تحتِ سه عنوانِ أصلی، یعنی عقل و خبر و حس جمع نمود و شناخت.
با مطالعهی منابع و مطالب مربوطه [مثلاً
مقالهی مصادر معرفت از أحمد دعدوش، مدیر مؤسسهی فکری السبیل که کانالِ برهان زحمت ترجمهی فارسی آن را کشیده است] میتوان آگاهی لازم برای شروعِ دقّتِنظر و عمیقاندیشیدن در این باره را کسب کرد تا دیگر دُچارِ خطای معرفتی و اشتباهِ شناختی در اظهارِ نظرات نشده و با رویکردِ صحیح و متناسبی به مسائل و مباحث پرداخت و به حدودِ هر مصدرِ معرفتی و تناسب آن با موضوعات موردِ بحث، آگاهی صحیحی به دست آورد.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🇵🇸@no_atheism | رد شبهات ملحدین