View in Telegram
#ایران_باستان ⭕️ دیدگاه هخامنشیان نسبت به سایر ادیان و عبادتگاه‌ها ⚠️ کوروش هخامنشی به عنوان مؤسس سلسله‌ی هخامنشی به اعتقادات سایر انسان‌ها احترام نمی‌گذاشت. طبق بندهای استوانه‌ی گلی منسوب به کوروش، این موضوع به وضوح اثبات می‌شود که علت اصلی تهاجم کوروش به بابل این بوده است: «نبونید پادشاه بابل، الهه سین را پرستش می‌کرده و حاضر به پرستش مردوک، خدای مورد علاقه‌ی کوروش نبوده است، لذا کوروش به این دلیل که اعتقادات نبونید باب میلش نبوده است، تصمیم به تجاوز به بابل می‌گیرد. (بندهای ۱ تا ۱۶ منشور، ترجمه‌ی عبدالمجید ارفعی و شاهرخ رزمجو) ⚠️ مردم تحت سلطه‌ی کوروش نه تنها در امور دینی آزاد گذاشته نمی‌شدند، حتی در دعاکردن هم آزاد نبودند و اگر طبق میل کوروش دعا نمی‌کردند، باید اعدام می‌شدند و اموالشان به نفع کوروش مصادره می‌شد. در این باره فلاویوس ژوزفوس، مورخ بزرگ رومی-یهودی(قرن اول میلادی) می‌نویسد: «شاه کوروش به سیسنس و ساترابازنس سلام می‌فرستد: من دستور دادم که کاهنان یهودی نیز بایستی همچون دیگر مردم یهود، طبق قوانین موسی در اورشلیم قربانی کنند و هنگام انجام این کار برای حفظ شاه (کوروش) و خانواده‌اش به سوی خدا دعا کنند تا شاهنشاهی پارس ادامه داشته باشد! اما اراده‌ی من اینطور است کسانی که از این احکام نافرمانی کنند، بایستی به صلیب کشیده شوند و اموالشان به سود خزانه‌ی سلطنتی ثبت و ضبط شود.» [1] ⚠️ اما به‌غیر از کوروش سایر شاهان هخامنشی هم از این قاعده مستثنی نبودند و نه تنها به اعتقادات سایر ملل احترامی نمی‌گذاشتند، بلکه معابد آن‌ها را هم تخریب می‌کردند. ⚠️ چون کمبوجیه به مصر رسید، «آپیس» بر مصریان ظهور کرد و مردم مصر لباس‌های نو به تن کرده بودند و جشن می‌گرفتند. آپیس از خدایان مصریان بود. کمبوجیه دستور داد آپیس را به حضورش بیاورند. بعد از اینکه روحانیان، آپیس را به حضور کمبوجیه آوردند، کمبوجیه خدای مصریان را تمسخر کرد. سپس خنجر کشید و می‌خواست ضربه‌ای بر شکم آپیس بزند، ولی به ران حیوان خورد و سپس شروع به خندیدن کرد. بعد از آن کمبوجیه دستور داد روحانیان را شلاق بزنند و اگر کسی از مصریان دوباره به‌خاطر آپیس جشن گرفت، او را در همان حال جشن و شادی به قتل برسانند. واضح هست که کمبوجیه به اعتقادات مصریان و دیگر ملل احترامی نگذاشت، همانطور که پدرش کوروش به اعتقادات دیگران احترام نگذاشت. [۲] ⚠️ خشایار شاه در بند پنجم (سطرهای ۳۵ تا ۴۱) از کتیبه هشتم خود در تخت‌جمشید (XPh) به صراحت خدایان دیگر را «دیو» و نیایشگاه‌های آنان را «دیوکده» می‌نامد. او به موجب همین کتیبه، دستور تخریب آن نیایشگاه‌ها را صادر می‌کند. این کتیبه سند دست اول از میراث خفقان دینی در عصر هخامنشی دانسته می‌شود. ⚠️ نابودی و تخریب معبد بزرگ بابلی‌ها به دست خشایارشاه هخامنشی و بردن بت مردوک به سرزمین پارس. در معبد بابل، مجسمه‌ی مردی بود، تمام از طلای سخت. داریوش پسر میستاسپ نقشه‌ای طرح کرده بود که این مجسمه را ببرد، ولی جرأت انجام آن را نکرد. اما خشایارشاه پسر داریوش، کاهنی که وی را مانع از بردن مجسمه شده بود، کشت و مجسمه را برد. [۳] ⚠️ اردشیر سوم هخامنشی هم در تهاجم به مصر در نزدیکی پلوسی، به پیروزی نائل گشت و معابد مصریان را تاراج و نابود کرد. [۴] ⚠️ «هخامنشیان به یونی‌ها نشان دادند که با معابد دشمنان خود چه می‌کنند. آنان معابد برانکیدیا را غارت کردند و عبادتگاه آکروپولیس را سوزاندند و کسانی را که به این معابد پناه برده بودند، از دم تیغ گذراندند.» این کاری بود که بعدها موجب انتقام‌جویی اسکندر و غارت و به آتش کشیدن تخت‌جمشید شد. [۵] ⚠️ ناگفته نماند که طبق کتاب مجموعه قوانین زرتشت یا وندیداد اوستا از جیمز دارمستتر در صفحه ۳۱ بیان شده است: «کلیه‌ی اشخاص و اقوام خارج از آیین زرتشتی، خواه ایرانی و یا غیر ایرانی «دیوپرست» نامیده می‌شوند.» [۶] 📚 منابع: [1] Josephus, Antiquities of the Jews, Book 11, Chapter 1-3. [۲] «تاریخ هرودوت»، ترجمه‌ی وحید مازندرانی، ص۱۹۶ و ص۲۰۳تا۲۰۶. [۳] تاریخ هرودوت، ترجمه‌ی وحید مازندرانی، ص۱۱۹. [۴] گرانتوسکی، «تاریخ ایران از باستان تا امروز»، ترجمه‌ی کیخسرو کشاورزی، ص۹۸و۱۰۵. [۵] مومیلینو، آرنالدو، «امپراطوری ایران و آزادی یونانی»، ترجمه‌ی عبداللّه کوثری، در: مجله‌ی بخارا، شماره ۸۷و۸۸، خرداد تا شهریور ۱۳۹۱، ص۱۰۷. [۶] رضا مرادی غیاث‌آبادی، «رنج‌های بشری»، ص۲۹؛ همچنین بنگرید به: «فرمان‌های شاهنشاهان هخامنشی»، رالف نورمن شارپ، ۱۳۴۶، ص۱۲۱؛ مجموعه قوانین زرتشت یا وندیداد اوستا، جیمز دارمستتر، ترجمه‌ی موسی جوان، ص۳۰تا۳۳. 📲 برگرفته از: کانال تلگرامی «ناگفته‌های ایران باستان» bit.ly/3hSfphE ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ @no_atheism | رد شبهات ملحدین
Telegram Center
Telegram Center
Channel