View in Telegram
Forwarded from 𝘛𝘢𝘦𝘬𝘰𝘰𝘬𝘷𝘓𝘢𝘯𝘥༢࿔ (Deluna)
ᯢ #Imagine / Aa همه‌چیز از روزی شروع شد که اتوبوس خیلی زودتر از همیشه حرکت کرد. جونگ‌کوک دیرش شده بود و همین باعث شد بدون اینکه بتونه سرعت دویدنش رو کم کنه، با پسری که یه جعبه‌ی بزرگ دستش بود برخورد کنه. "هیچ می‌دونی چه غلطی کردی؟" "من... معذرت می‌خوام آقا، خیلی دیرم شده!" خواست مسیرش رو ادامه بده که یقه‌اش گرفتار دست‌های پسر شد. "تو زدی هدیه‌‌ی ارزشمندم رو شکستی... چطور قراره جبران کنی؟" "خیلی خب... من براتون یکی مثل قبلی درست می‌کنم لطفاً بذارید برم." "همینطوری؟ هی... چطور بهت اعتماد کنم؟" اتیکت روی سینه‌اش رو کند و اون رو توی مشت تهیونگ گذاشت، گوشی موبایلش رو درآورد و بعد باز کردن صفحه کلید تماسش، اون رو سمتش گرفت. "شما‌ره‌ات رو وارد کن، برای پس گرفتن این هم که شده بهت زنگ می‌زنم!" جونگ‌کوک شانس آورده بود که می‌تونه توی جلسه‌ی بعدی کلاس سفالگریش، یه کوزه مثل اونی که توی جعبه‌ی مرد بود درست کنه پس گرفتن شماره و یه قرار ناگهانی می تونست همه‌چیز رو حل کنه... البته اگه اون اتفاق، آخرین دیدارشون می‌شد. ╰─≽@Taekookvland࿔‧໋݊𐤀
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily