https://t.center/nevisandbdonya
سال ها پیش همه چیز می دانستم،امروز هیچ چیز نمی دانم!
کتاب خواندن یک کشف پیش رونده ی مهیج است تا مدام به نادانی ات پی ببری.
#دورانت
🗯️کپی با ذکر منبع🙏
#نویسندگان_برتر_دنیا
@ketabdostmفایل@Publication20 تبلیغات👈
بیشتر اوقات برای توصیف نظام حاکم بر ما از لفظ «دیکتاتوری» استفاده می شود؛ بهعبارت دقیقتر، دیکتاتوریِ یک بوروکراسی سیاسی بر جامعهای که سعی کردهاند آن را از نظر اقتصادی و اجتماعی یکدست و همسان کنند. ولی متأسفانه لفظ «دیکتاتوری»، صرفنظر از اینکه چقدر در موقعیتهای دیگر میتواند مفهوم و قابلدرک باشد، به جای اینکه ماهیت واقعی قدرت را در نظام فعلی روشنتر کند به ابهام و نامفهومیاش دامن میزند. با این واژه معمولاً گروه کوچکی از افراد در ذهنمان تداعی میشود که حکومت و زمامداری یک کشور را با توسل بهزور قبضه کردهاند، و کاملاً علنی و با استفاده از ابزارهای بلاواسطهای که در اختیارشان هست اعمال قدرت میکنند و بهلحاظ اجتماعی از اکثریت مردم تحت حکمرانیشان بهراحتی قابلتشخیص هستند. یکی از اساسیترین جنبههای این دریافت سنتی یا کلاسیک از دیکتاتوری این فرض است که دیکتاتوری امری است موقتی و گذرا و فاقد ریشههای تاریخی؛ تو گویی وجودش فقط وابسته به حیات بنیانگذارانش است و گستره و اهمیتش به یک محل مشخص منحصر میشود، فارغ از ایدئولوژی خاصی که برای مشروعیتدادن به خودش به کار میگیرد، و قدرتش در نهایت از تعداد و توان تسلیحاتی سربازان و نیروهای پلیس نشأت میگیرد. مهمترین خطر برای وجودش هم احتمال سربرآوردن کسی است که قدرت و تجهیزات بیشتری از همین نوع در اختیار دارد و این نظام را ساقط می کند.
قدرتبیقدرتان یک کتاب افشاگر و جذاب فلسفی، سیاسی و اجتماعی است که خواندن آن به محققان، پژوهشگران و علاقهمندان به جریانات سیاسی، جامعهشناسی، فلسفه و تاریخ پیشنهاد میشود.