https://t.center/nevisandbdonya
سال ها پیش همه چیز می دانستم،امروز هیچ چیز نمی دانم!
کتاب خواندن یک کشف پیش رونده ی مهیج است تا مدام به نادانی ات پی ببری.
#دورانت
🗯️کپی با ذکر منبع🙏
#نویسندگان_برتر_دنیا
@ketabdostmفایل@Publication20 تبلیغات👈
داستان از شرط بندی دو خدای یونان باستان "#آپولو" و "#هرمس" شروع میشه. اونها در حین مستی دربارهی زبان آدمها بحث میکنن و به این سوال میرسند که اگر هوش و ذکاوت آدمها رو حیوانات داشتن خوشحال و سعادتمند بودن؟ به این ترتیب هوش انسانی رو به پانزده سگ که توی یه کلینیک دامپزشکی محبوس بودن میدن و سرِ شاد یا غمگین بودنشون شرط میبندن.
قصه پانزده سگ از اینجا شروع میشه. اولین قدم رو برمیدارن: آزادی. هوش جدید اونا نمیتونه اینو بپذیره که در بند باشن. حالا زندگی اونا با تمام فراز و نشیبش شروع شده و هر کدوم توی موقعیت جدیدی که دارن قصههای متفاوتی رو تجربه میکنن. نویسنده از این موقعیت استفاده میکنه و صفتهای انسانی مثل دروغ، عشق، نفرت، حسادت، نفرت، محبت و... رو در قالب زندگی جدید سگها روایت میکنه.
رفتهرفته شخصیت اجتماعی هر کدوم از سگها شکل میگیره و مشکل جدید بیشتر و بیشتر میشه. همزمان که زندگی هر سگ روایت میشه، نویسنده از فواید و معایب آدمها و هوش انسانی میگه. سگهای بیچاره به هر قیمتی میخوان در این دنیای غیرعادی به معنا و جایی برسن و روحشون هم خبر نداره که فقط بازیچه افکار دو خدای کنجکاو شدن.
کتاب پر از اتفاقای غیر منتظره ست که با یه طنز تلخ بیان شده و خیلی چیزهایی رو که به نظر بدیهی میان زیر سوال میبره. خیلی از سایتها و منتقدین این کتاب رو شبیه به «#مزرعه_حیوانات» #جورج_اورول میدونن. البته برخلاف مزرعه حیوانات که درباره ساختارهای سیاسی میگه، این کتاب درباره مشکلات بنیادی بشر صحبت میکنه؛ معنی عشق، مرگ، زندگی و... ✍🏻#سعیده_تیموری