📚
«
کسی که کاری نکند، وجود ندارد»
✅ فهرستی تهیه کرده بودم از کتابهایی که خیال میکردم برای آشنایی با فلسفههای زنانهنگر خوبست به فارسی ترجمه شوند و در سایت کتابخانه ملی جستجو کردم که آیا کتابها به فارسی ترجمه شدهاند یا نه. یکی از کتابها
اخلاق ابهام(
١٩۴٧)، دومین کتاب مهم غیرداستانی سیمون دوبوار بود. آقای فرهاد کربلایی کتاب را ترجمه کرده بود، ولی در بازار نیافتمش. به کمک دوستان مسیر ارتباطی با مترجم پیدا کردم و سراغ گرفتم و مژده داد که کتاب در صف انتشار است. چند روز پیش از روی لطف کتاب را برایم ارسال کرد.
✅ اخلاق ابهام کتابی در تبیین نظریه اخلاق اگزیستانسیالیستی است و در ادامه کتاب
هستی و نیستی سارتر نوشته شده است.
✔️از متن (آهسته بخوانید):
بهیاد میآورم تجربۀ احساس عظیم آرامش را با خواندن هگل در محیط بیروح کتابخانه ملی در اوت 1940. اما هنگامیکه دوباره پا به خیابان، به زندگیام گذاشتم، خارج از نظام و زیر آسمان واقعی، نظام دیگر به دردم نمیخورد: آنچه به من پیشنهاد کرده بود، زیر نمایشی از امر نامتناهی تسلی بخشیهای مرگ بود؛ و من دوباره میخواستم میان مردم زنده زندگی کنم. فکر میکنم به عکس این، اگزیستانسیالیسم به خواننده تسلیبخشیهای یک فرار انتزاعی را پیشنهاد نمیکند. اگزیستانسیالیسم هیچ فراری را پیشنهاد نمیکند. برعکس، اخلاق آن در حقیقتِ زندگی تجربه میشود و آنگاه چونان تنها پیشنهاد رستگاریای ظاهر میشود که میتوان خطاب به انسانها مطرح کرد. این اخلاق با از سر گرفتن عمدی طغیان دکارت علیه شیطان فریبکار، و غرور نیاندیشنده رودرروی عالمی که او را در هم میشکند، تصریح میکند بر عهدۀ هر کس است که به رغم محدودیتهایش و از طریق آنها وجود خود را به مثابه یک مطلق متحقق سازد. صرف نظر از ابعاد حیرتآور جهان پیرامون م،ا تراکم جهل ما، مخاطرات مصائب آتی، وضعف فردی ما درون جمعیتی سترگ، این واقعیت باقی میماند که اگر انتخاب کنیم وجودمان را در تناهیاش اراده کنیم، تناهیای که بر امر نامتناهی گشوده است، امروز مطلقاً آزادیم و در واقع, هر کس که عشقهای واقعی, طغیانهای واقعی, امیال واقعی و اراده واقعی را شناخته است به خوبی میداند هیچ نیازی به هیچ تضمین خارجی ندارد تا از اهدافش مطمئن باشد؛ یقین آنها از رانه خود او میآید. سخنی بسیار قدیمی میگوید: «آنچه بایسته است انجام بده آنچه ممکن است پیش میآید». این معادل آن است که به طریقی متفاوت بگوییم که نتیجه برای ارادۀ نیکی که خود را در هدفگذاری بر آن متحقق میسازد خارجی نیست. اگر این طور میشد که هر انسانی آنچه باید را انجام میداد، وجود در هر کس نجات مییافت بدون آنکه هیچ نیازی به دیدن رویای بهشتی باشد که در آن همه در مرگ آشتی خواهند کرد.
📖سیمون دوبوار، ١۴٠٣،
اخلاق ابهام ، ترجمه فرهاد کربلایی، انتشارات نگاه.
#زنان_فیلسوف #لقمه_کتاب
@neocritic