✍🏼
مسجدهایمان را پس بدهید!
«و یمکن که شریعت اسلام نماز جماعت را بر نماز تنها تفضیل بدین علت نهاده باشد که تا چون در روزی پنج بار مردمان در یک موضع مجتمع شوند با یکدیگر مستأنس گردند، و اشتراک ایشان در عبادات و دیگر معاملات سبب تأکید آن استیناس شود، باشد که از درجه انس به درجه محبت رسد.»
اخلاق ناصری
✅ مادر مادربزرگ و مادر پدربزرگ من «هممسجدی» بودند و همانجا برای دختر و پسرشان قول و قرار ازدواج گذاشتند. مادر بزرگها و پدربزرگهای من هم هرکدام «مسجد مخصوص» به خودشان را داشتند که با اهلاش دوست و اغلب همکار بودند و فکر و منشِ «آقا/امام جماعتش» را قبول داشتند. اغلب هم دستی در ساخت و اداره امور «مسجد/هممسجدیهای مخصوص به خودشان» داشتند.
✅ دیروز پیش مادر بودم. مادر بیشتر از هشتاد سال دارد. میگفت خانهتکانی را شروع کرده چون با توان محدود و وسواسی که دارد اگر از الان شروع نکند تا عید خانه تکانده نمیشود. ولی میگفت خسته شدهام از بس در خانه کار کردهام. میگفت کلافه شده از تکرار کارها و روزها و سالها و تنهایی و بیهم زبانی و تلویزیون هم که... میگفت کار دیگری هم از دستم ساخته نیست و جایی هم نیست که زیاد دور نباشد از خانه و بتوانم بروم. پس از الان, با اینکه میدانم برف و باران خواهد بارید، شروع کردهام به پاک کردن شیشهها!
✅همه زنهای سالخوردهای که میشناختم و میشناسم تا همین یکی دو دهه پیش مسجد میرفتند، جایی برای عبادت، معاشرت، موانست و محبت. خیلی هایشان دیگر نمیروند؛ چون دیگر مسجدی مخصوص به خودشان ندارند...
@neocritic