✍🏼
✅ خوب نیست. میپرسد چرا ما برای اتفاقات محتوم و حتی محتمل زندگی آماده نیستیم/ آماده نمیشویم؟ چرا در مدارس آموزشمان نمیدهند؟
ما برای مرگ و فقدان عزیزانمان آماده نیستیم. برای طلاق، برای سرطان ، برای معلولیت ناگهانی یا داشتن فرزند معلول، برای شکست در عشق، برای اینکه خیانت ببینیم، برای اینکه رها شویم، برای اینکه ناکام بمانیم... آماده نیستیم برای ناعادلانه بودن جهان _حتی ما که دستمان در آمار است و میدانیم احتمالش چقدر زیاد است، چنان غافلگیر میشویم که پایان دنیا را به چشم میبینیم. سیاهی میبلعدمان. چرا وقتی اتفاق میافتد دستاویزی نداریم که به آن چنگ بزنیم و فرومیپاشیم؟ چرا قدیمیترها بهتر میتوانستند؟
✅ آنتونیو داماسیو، عصبشناس و فیلسوف پرتغالی-امریکایی در کتاب
نظم عجیب چیزها مینویسد:
هیچ قرص و دارویی به منظور مداوای آسیب روحی انسان تهیه نشده است. اما میتوان استدلال کرد که باورهای مذهبی، نظامهای اخلاقی و عدالت و کنترل و نظارت سیاسی، عمدتاً با هدف گرفتن آن آسیبها و پشت سر گذاشتن آنْ وضع و تدوین شدهاند. من تکوین باورهای مذهبی را بیشتر در ارتباط با درد و رنج انسان میبینم؛ این باورها انسان را بر آن میدارند که با اجتنابناپذیری مرگ و راههای فراوانی که مرگ به دنبال دارد کنار بیاید: تصادفها، بیماریها، خشونتی که افراد دیگر مرتکب میشوند و بلایای طبیعی، همه چیز جز کهولت و پیری که در دوران پیش از تاریخ نادر بود.
✅ آیا ما باورهای فرهنگی و مذهبیای نداریم که نجاتمان دهد؟ البته که داریم. خیلی زیاد...مشکل اینجاست که خاصیت جادویی خودشان را از دست دادهاند. خوب کار نمیکند...آن آتشی که زیر دیگ حوادث زبانه میکشید و از محتویات دیگ درهمجوش، غذای قابل هضمی فراهم میکرد بیرمق شده است.
✅باورمندترین انسانها هم بهسختی میتوانند با مفاهیمی مثل حکمت و مشیت و نظم طبیعی جهان و نیروی غریزه و دادگاه عدل الهی خودشان را کاملاً تسلی دهند.
از ابزارهای سودمندمان برای تراش دادن وقایع، جابجاکردن حقایق و جادادنشان در ساختمانی آشنا، آنقدر جاوبیجا کار کشیدهایم که کُند شدهاند. کار نمیکنند.
✅ آمادگیاش را نداشتیم. تمهیدی نیاندیشیدهایم. حتی به آن فکر نکردهایم ... فقط غافلگیریم و هیچ تراپی و تراپیستی هم نمیتواند بهت و حیرت و درماندگیمان را شفا دهد.
@neocritic