📚
زندگی به من بازگردانده شد
و من اینجا در مقابل زندگی هستم
چونان کسی که به لباسی نگاه میکند
که نمیتواند آن را به تن کند
(شارلوت دلبو، پس از بازگشت از اردوگاه مرگ)
✅ کتاب
پسافاجعه نوشته سوزان برایسون، زن فیلسوفی است که به او در مسیر پیادهروی صبحگاهی حمله و تجاوز میشود و به قتل میرسد! سوزان از مرگ حتمی نجات پیدا میکند و ده سال بعد از فاجعه، یعنی در سال 2001 بالاخره موفق میشود روایت همراه با تحلیل خود را از اتفاقی که برایش افتاد منتشر کند. اینکه چطور وقتی «بیشتر از خودش عمر کرده» با خویشتن تازه و ترومای بعد از فاجعه کنار آمده است.
✅پسافاجعه کتاب خوشخوانیست با ترجمه روان که بهسختی میتوانید آن را زمین بگذارید. گرچه بر خشونت جنسی متمرکز است، اما چهره بسیاری از ما یا عزیزان و دوستان یا کسانیکه میشناسیم، با تروماهای ریز و درشت، در آن قابل تشخیص است.
آن لحظهای که احساس کردهایم با ما طوری رفتار شده که سزاوارش نیستیم. از تجربه جنگ، خشونت، تجاوز، اسیدپاشی، شکنجه، بازداشت و بازجویی و تحقیرشدن گرفته تا تجربه اخراج از کار، تعرض محارم، ترکشدن توسط والدین یا یار و معشوق. تجربیاتی که باعث شده از خودمان بپرسیم: «نکند که من واقعا بیدارم و این کابوس نیست»
✅کتاب اطمینان میدهد: «شما هرگز مثل قبل نمیشوید، اما میتوانید بهتر از قبل شوید». اعتمادتان به جهان و آدمها نابود میشود، ولی راههایی هست که کمک میکند دوباره و جور دیگری از نو به جهان برگردید: آسیبدیده، حساستر، ولی هشیارتر، پروادارتر و احتمالا اخلاقیتر.
✅برایسون در بخشی از کتاب به ایده «خودمختاری/خودآیینی» در فلسفه اشاره میکند: ایدهای که «من» را منبع کنشگری و انتخاب آزاد میداند. او میگوید این خودِ خودآیین در فاجعه میشکند و خرد میشود. بازمانده از یک فاجعه با خود پیشیناش یکی نیست و نیاز به کمک پزشکان و همراهان همدل دارد تا «خودش را پیدا کند». اون به نفع این ایده زنانهنگر استدلال میکند که «خودمختاری/خودآیینی اساساً
وابسته به دیگران است...خودمختاری/خودآیینی کشیدن دیوار دور خود یا اموال خود نیست، بلکه شکل دادن روابطی اساسی با دیگران است». دیگران میتوانند ما را نابود کنند، اما به همان اندازه در آفرینش و استمرار فهم ما از خودمان موثرند...
📚پسافاجعه؛ خشونت و بازساختن خود، سوزان جی برایسون، ترجمه امیر صائمی، نشر برج، 1403.
#معرفی_کتاب
@neocritic