#نامهنگاری
«محبوب من! زندگی یعنی امیدوار بودن
زندگی جدیست
درست مثلِ دوستداشتنِ تو .»
نخستین بامدادهای بهار؛ ناظم حکمت
برگردانِ ابوالفضل پاشا
***
اگر روزی کسی از من بپرسد معنای زندگیات چه بوده و شادترین لحظات عمرت کدام سالها بودهاند؟ جوابم بیشک سالهایی است که عاشقت بودهام.
ناظم حکمت / نامه به پیرایه
***
«دوست داشتنت برایم به ظرافتِ گرفتنِ دستِ دخترکی خردسال است، میخواهم مواظب این دخترک باشم، نگذارم زمین بخورد، گرسنه بماند یا اسیرِ دست انسانهای بد شود و دلش بشکند.»
ناظم حکمت؛ نامه به پیرایه
برگردان یاسمن پوری.
***
«تا به خود بیایم، از آنِ تو شده بودم و کمکم
بدل به تو شدم دلبندم.
دیگر همانند تو میاندیشیدم
و به سیاق تو شکل میگرفتم.»
پیرایه؛ نامه به ناظم حکمت. برگردان یاسمن پوری
***
«ناگهان دلم از دوستی او سرشار شد. او را با ستایشی بیمرز دوست داشتم. انگار که سالهای سال با هم فکر کرده بودیم، دوش به دوش هم جنگیده بودیم
و یک دهان ترانه خوانده بودیم…»
نامههایی برای تارانتا بابو / ناظم حکمت
برگردان احمد پوری
***
«
به من میگفتی:
ای که وطنم هستی، اسارتم هستی، آزادیام هم تویی.
مگر نه آنکه انسان عزیزترین واژههایش را برای نوازش عزیزترینهایش به کار میگیرد؟
وطن هم یکی از عزیزترین داشتههای تو بود.»
نامه از #پیرایه به #ناظم_حکمت؛ کتابِ «ناظم حکمت در قلب پیرایه»؛ نازان آریسوی، برگردانِ یاسمن پوری
❄️☃️
C᭄𝄞
@negareshe10
─━━━━⊱
🖋⊰━━━━─