⏺اصلاحطلبی بازرگان یعنی نهراسیدن و صراحت
🖊مجتبی نجفی
اصلاحطلبی به سبک بازرگان یعنی اینکه در میانه آتش و خونِ انقلاب از انتخابات آزاد و آزادی بیان گفتن.
یعنی در دالان شعارهای مرگ و دشنام و ناسزاهای نمایندگان مخالف، خود را به صحن مجلس رساندن و از آزادی دفاع کردن، در دورانی که خشونت و انتقام جایی برای مدارا و تساهل نگذاشته بود.
یعنی به صراحت، انحرف یک انقلاب را بدون هراس از هزینه های سنگین اعلام کردن که «اگر قرار بود من هویدا باشم آیت الله شاه، چه نیازی به انقلاب بود؟»
بدون هیچ هراسی اعلام اینکه اسلام انحصار هیچ طبقه ای و هیچ صنفی را نمی پذیرد.
اصلاحطلبی به سبک بازرگان یعنی اینکه با مشی و عقیده بسیاری از اعدامیان مرزبندی داشته باشی اما از حقوق انسانیشان دفاع کنی: «از دست بیقانونیها، بیعدالتیها و بیرحمیها، خدایا به تو پناه میبریم».
یعنی این که آنجا که منافع ملی در میان باشد به صراحت از پایان جنگ بعد از فتح خرمشهر دفاع کردن.
از موضع اصولگرایانه با اشغال سفارت آمریکا مخالفت کردن برای پاسداری از دیپلماسیِ مبتنی بر موازنه منفی، یعنی «نه شرقی نه غربی» واقعی و نه بر مبنای آمریکا ستیزی.
اصلاحطلبی بازرگان یعنی هر جا فرصتی بود، بنیانگذار نهادی شوی، چراغی بر افروزی و جمعیتی شکل دهی و به فکر برافروختن چراغهایی برای روشنایی پایدار باشی.
بازرگان تنها به نوشتن و انتقاد کردن مشغول نمی شود، رویکرد ایجابی هم دارد. او به فکر ساختن خانه های مستحکم ِکار جمعی در عرصه عمومی هم بود.
اصلاحطلبی بازرگان تنها مخاطبش قدرت نیست، مردم هم هستند. جایی که از تحقق اسلام واقعی در غرب میگوید و از نظم گریزی ایرانی انتقاد میکند.
اصلاحطلبی بازرگان عاری از هرگونه رانت و آقازادگی است. با حقوق شخصی اش هزینه سفر خود به مشهد را در مقام نخست وزیر می پردازد اما تصویر شیک کراواتی اش را با کاپشن مندرس عوض نمیکند. نان زحمت و تخصصش را میخورد و دست در جیب مردم نمی کند.
اصلاحطلبی بازرگان، استقلال را در کنار آزادی می خواهد. به همان اندازه که نسبت به آزادی بیان و قلم به عنوان چهره ای مشروطه خواه حساسیت دارد، به استقلال کشورش هم تعهدّ دارد. مثل مصدق به همان میزان که به دخالت خارجی و تحقیر استعمار حسّاس بود نقض آزادی بیان و قلم را، خیانت به کشورش می دانست.
ملیگرایی بازرگان، "مصدقی" است. عاری از هرگونه نژادپرستی و مبتنی بر ارزش های انسانی، به استقلال و هویت ایرانی پای میفشارد، با احترام به هویّت ها و ملیّت های دیگر.
اصلاحطلبی بازرگان از منظر سیاسی شکست خورد. او در دوران «آتش و خون»، زمانی که رقبا حرص قدرت و اقتدارگراریی داشتند، مجبور به استعفا شد. اما از منظر راهبردی پیروز شد. چرا که پرچمِ حکومت قانون، انتخابات آزاد، رعایت حقوق انسان ها، سیاست خارجی مبتنی بر عقلانیت سالیان بعد از مرگش در جامعه ایرانی برافراشته ماند.
بازرگان از میانهروی اعاده حیثیت کرد. میانه روی نه به معنای فرصت طلبی مرموزانه و عافیت طلبی متکی بر رانت. میانه روی یعنی استقامت ورزیدن بر اصول، پایفشاری بر آزادیخواهی بدون خشونت، مستمّر و پیوسته با زبان صریح مطالبه گری کردن و رعایت اصل گفتگو.
املای بازرگان بی غلط نیست، شاید و البته شاید، نشناختن زبان دوران یا گاهی زبان تند بیش از حد با طیفی از مخالفان داشتن، نماندن و ادامه ندادن و استعفا که موجب یکدست شدن قدرت شد. انسان بی خطا «یافت می نشود». اما فانوس اصلاح طلبی اش روشن است. چه آنجا که در دوران حوادث خونین انقلاب اعلام کرد: «نهضت آزادی نخستین گروهی خواهد بود که با رجعت استبداد دینی مخالفت خواهد کرد»، چه در آخرین روزهای زندگی اش، مخاطبش را به عبرت گرفتن از سرگذشتش و ایستادن بر اصول دعوت کرد.
هرگاه خواستید اصلاح طلب بمانید، اما مطالبه گر، مسالمت جو باشید، اما مقاوم، به قدرت بی تفاوت نباشید، اما جامعه محور، ملی گرا باشید عاری از هرگونه تنفر نژادی و پان پرستی، توسعه گرا باشید اما دموکرات، استقلال را بخواهید همراه با آزادی از هرگونه سلطه داخلی و خارجی، از «مهدی بازرگان» الگو بگیرید.
#مجتبی_نجفی #مهدی_بازرگان #اصلاح_طلبی #نهضت_آزادی_ایران🌐nedayeazadi.net
🌍ندای آزادی در شبکه های اجتماعی:
🌐🌐🌐🌐🌐 nedayeazadinet
🆔@nedayeazadinet | ندای آزادی