✔️سال ۱۴۰۲؛ پایان مناقشه حجاب در ایران
🖊علی ملکپور
من به طور روزانه طرحها و ابتکارات دولت را برای کنترل پوشش اختیاری زنان دنبال میکنم اما در سه ماه اخیر نه در کلام و نه در روش، ایده و راهکار جدید و موثری نیافتم و اگر الفاظ تهدید آمیز مسئولان و گاه التماس و استدلالهای تکراری را کنار بگذاریم، دولت عملا در بحث حجاب کم آورده است و چشماندازی هم ندارد. به همین دلیل سال ۱۴۰۲ را به احتمال زیاد میتوان سال پایان مناقشه حجاب در ایران تلقی کرد.
شواهد و قراین چندی این پیشبینی را تایید میکند. مشاهدات روزمره در شهرها و معابر به ویژه در پایتخت نشان میدهد که پوشش اختیاری به تدریج در شرف نهادینهشدن است و به رغم برخوردهای ۹ ماه اخیر، حجاب به وضعیت پیش از جنبش مهسا برنگشته است و برعکس، روند تمایل بانوان و همنوایی مردان در بسط پوشش اختیاری بیشتر شده است.
در سالهای اخیر امکانات فضای مجازی نیز کفه مطالبات مردم و به ویژه زنان را در این مهم سنگینتر کرده است، عرصهای که روحانیان سیاسی حاکم در متون و منابع درسی و تجربههای وعظ و خطابه خود طرح و تدبیری برای کنترل و مدیریت آن نداشتند.
وقتی اکثریت شهروندان، زنان با پوشش اختیاری و زنان با حجاب رسمی هر دو گروه را در کنار هم در کوچه و خیابان و پارک و مترو و ...تایید و تکریم میکنند ازین پس هیچ طرحی برای پوشش اجباری شانس موفقیت ندارد و تلاش های رسمی حتی در ذیل قانون مصداق سعی بیهوده است.
مسئولان نظام وضعیت پیشرونده پوشش اختیاری را هر روزه مشاهده می کنند، پس بهترین تدبیر کنار آمدن با اراده جمعی زنان در پوشش اختیاری و فراتر از آن انتخاب
سبک زندگی است و هر چه این پذیرش و تمکین دیرتر باشد هزینههای اجتماعی و سیاسی آن بالاتر خواهد رفت، ولی قابلیت کنترل و تحمیل دوباره حجاب اجباری هر روز کمتر میشود.
هر فرد و گروه یا نظامی که واقعیتهای آشکار اجتماعی را نادیده بگیرد و بر خلاف خواست و اراده جمعی شهروندان طی طریق کند، لاجرم واقعیتها خود را به هر مانع و رادعی تحمیل کرده و در بستر زمان راه خود را میگشایند.
از اسفند ماه سال ۱۳۵۷ تاکنون سیاست پوشش اجباری با وجود آگاهی به تبعات آن به میل زنان یا به اکراه تحمّل می شد و اراده جمعی برای گذار از حجاب اجباری شکل نگرفته بود.
اکنون اما پس از ۴ دهه فراز و فرود، "آگاهیهای اجتماعی" با "اراده جمعی" زنان و مردان ایرانی برای گذار و تغییر در آمیخته است، پس تغییر اساسا اجتنابناپذیر شده است.
دولت همه امکانات و ابزارهای موجود، از ماست تا باتوم و تا اخراج از دانشگاه و حبس و پلمپ و سایر روشها و ادوات مضرّه را در مسیر بازآرایی حجاب در جامعه به کار بسته و اکنون دیگر راهکار جدیدی ندارد و حتی ظاهرا قانون حجاب و عفاف در مجلس شورای اسلامی نیز مسکوت ماند، زیرا ظرفیت اجرایی شدن نداشته و پیشاپیش غیرموثر یا لااقل غیرعاجل تشخیص داده شده است.
اکنون صرفاً بحث حجاب مطرح نیست و مساله انتخاب
سبک زندگی است. انتخابی که فقط در صلاحیت شهروندان است زیرا حکومتها صلاحیت اخلاقی و علمی و حتی اجرایی تعیین و تحمیل
سبک زندگی را ندارند. کار حکومت از جمله ایجاد شغل و نه ایجاد مشغله برای شهروندان است.
در تحلیلی الهیاتی - امری که جمهوری اسلامی در مقوله حجاب سخت بدان تمسک میجوید - باید گفت اگر تعارض بین دو امر مَدنی و دینی رخ نماید، اولویت با امر متعارف مدنیست، زیرا هم تمایل اکثریت در امر اجتماعی اصالت دارد و هم انعطاف در آموزههای دینی چنین مجوزی را قبلا داده است؛ راهبردی که پیش از این هر نوع اجبار و اکراهی را در اصول و فروع دین ممنوع کرده است و حجاب نه جزو اصول دین و نه در عِداد فروع دین است.
آموزههای دینی حداکثر مجوز تبلیغ دارند و به هیچ وجه مجوز ابرام و تحمیل ندارند.
مجموع این تنگناهای نظری و بن بستهای عملی در اردوی حکومت و گشایشهای روز به روز و تثبیت شونده در جبهه جامعه و زنان، احتمالا پایان دوقطبی فرسایشی و دیرپای "بیحجاب - باحجاب" در ایران را در سال ۱۴۰۲ رقم خواهد زد.
توضیح عکس: نمونه های اولیه ی گشت ارشاد در دهه ی سیاه شصت. وظایف این گشت ها، علاوه بر کنترل حجاب و
سبک زندگی، مبارزه با احزاب و سازمان های مخالف جمهوری اسلامی بود. (مورد اخیر در اوائل این دهه بسیار فعال بوده است.)
#علی_ملکپور #مناقشه_حجاب #حجاب_اجباری #سبک_زندگی #باحجاب_بی_حجاب #جنبش_مهسا #زنان🌐nedayeazadi.net🌍ندای آزادی در شبکه های اجتماعی:
🌐🌐🌐🌐🌐 nedayeazadinet
🆔@nedayeazadinet | ندای آزادی