🛑جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد🖋فاضل مرزبان
ژولیان آسانژ را از بیم مرگ در زندان آزاد کردند!#ژولیان_آسانژ بنیانگزار پلتفرم
#ویکی_لیکس پس از نزدیک به ۱۴ سال حبس و زندان آزاد شد و روز چهارشنبه گذشته به زادگاهش استرالیا بازگشت و در فرودگاه کانبرا به همسر و خانوادهاش پیوست.
آسانژ به دلیل افشای گوشهای از جنایات جنگی آمریکا (از جمله در عراق) مورد تعقیب دولت ایالات متحده قرار گرفت. ابتدا با راه انداختن ماشین عظیم تبلیغاتی علیه او، به دولت سوئد برای دستگیری وی به جرم تجاوز جنسی به دو زن و سپس تحویلش به آمریکا، فشار آوردند. با مقاومت انسانهای آزاده در سراسر جهان و بویژه با تلاش خستگی ناپذیر همسرش "اِستلا" که همزمان یکی از وکلایش نیز بود، از استرداد وی به آمریکا جلوگیری شد.
آسانژ را به بریتانیا منتقل کردند. وی در آنجا در سفارت اکوادور پناهنده شد و مدت ۸ سال خورشید را فقط از پنجره اتاقش دید. در تمام این مدت سفارت اکوادور در محاصره پلیس انگلستان بود، که به محض خروجش از سفارت، وی را دستگیر کنند.
پس از ۸ سال حبس انفرادی در سفارت، تحت فشار آمریکا وی را از سفارت به یکی از مخوفترین زندانهای دنیا، زندان امنیتی بلمارش، منتقل کردند. فیلم و عکسهای خروج وی که اینک جسم و روحش را شکسته بودند هنوز در اینترنت قابل دیدن است. در این مدتِ بیش از ۸ سال مانند پیر مردی شده بود با جسم و روحی در هم شکسته.
در
#زندان_بلمارش که ویژه "جانیان خطرناک" و به شکنجهگاه معروف است، ۲۳ ساعت شبانهروز را در یک اتاق ۶ مترمربعی در انفرادی به سر برد. یک ساعت در شبانه روز هواخوری داشت.
در تمام این مدت دو فرزندش را ندید و اجازه مصاحبه با هیچ خبرگزاری را نداشت و حتی اجازه نوشتن مطلبی و خروج آن از زندان را هم نداشت، شرایطی بدتر از زندان اوین!
پس از گذراندن بیش از ۵ سال حبس در بلمارش، آزاد شد. شرط آزادیاش اعتراف به جرم بود، "افشای اطلاعات محرمانه"!
در تمام مدت حبس و زندانیاش حتی یک کشور غربی "مدافع آزادی و
#حقوق_بشر" به این حبس غیرانسانی اعتراض نکرد!
البته رسانههای غربی مانند همیشه با نعل وارونه زدن اینطور وانمود میکنند که گویا آسانژ مورد لطف ملوکانه قرار گرفت و آزاد شد.
آزادی آسانژ نتیجه تلاش شبانهروزی آزادیخواهان در سراسر جهان بود. نتیجه تلاشی بسیار پیچیده و فشرده هم با فشار مدنی و هم حقوقی. حتی انتخابات نزدیک آمریکا نیز در این امر نقش داشت.
ژئوپولیتیک و مناسبات اخیر بین استرالیا و آمریکا نیز نقش داشت. امپراتوری آمریکا برای گسترش نفوذش در ایندوپاسیفیک و مهار چین به روابط "حسنه" با استرالیا نیازمند است. آزادی آسانژ به عنوان شهروند استرالیا گامی دیگر در این جهت بود که دولت استرالیا بویژه در دو سال گذشته در این مسیر بسیار تلاش کرد.
جدا از همه اینها، استرداد آسانژ به آمریکا و تشکیل یک دادگاه ممکن بود عواقب غیر پیشبینی شدهای برای امپراتوری جنگ و دروغ ببار آورد، همانطور که مرگش در بلمارش رسوائی بود برای مدعیان "آزادی و حقوق بشر".
پس از نزدیک به ۱۴ سال تلاش شبانهروزی میلیونها انسان آزاده و آزادیخواه در سراسر جهان و با پشتوانه مذاکرات حقوقی فشرده، آسانژ آزاد شد ولی آزادی آسانژ هیچگاه به معنای آزادی مطبوعات نیست.
اگر آسانژ شهروند آمریکا بود، مانند
#ادوارد_اسنودن تنها شانسش پناهندگی به روسیه بود تا دست آمریکا به وی نرسد وگرنه استردادش به عنوان شهروند آمریکایی حتمی بود و اگر از صندلی الکتریکی جان سالم بدر میبرد، میبایستی طبق قانون ایالت متحده ۱۷۵ سال محکومیتش را در یکی از زندانهای آنجا بگذراند.
آزادی آسانژ یک پیروزی در نبرد برای
#آزادی_مطبوعات بود ولی جنگ اصلی هنوز ادامه دارد چرا که آمریکا موفق شد یک "مورد حقوقی" بسازد که با اتکا به آن در آینده هر روزنامهنگار افشاگر را جدا از ملیت وی، دست کم ۵ سال در بدترین شرایط زندانی کند و دوم اینکه با شکستن جسم و روان آسانژ,، شمشیر داموکلسِ ترس از تعقیب، دستگیری و زندان را روی سر دیگر روزنامهنگاران افشاگر جنایات جنگی آمریکا خواهد گرفت.
رسانههای جنجالی غربی که مردم را سرگرم حوادث میکنند و در هیچ موردی به ریشههای حوادث نمیپردازند، در مورد آزادی آسانژ هم انواع و اقسام نظرهای "کارشناسانه" میدهند ولی حتی یکبار مطرح نمیکنند که: چرا میبایستی یک روزنامهنگار که در واقع کارش را که روزنامهنگاریست بخوبی انجام داده، نه ۵ سال، آنطور که در غرب تبلیغات میشود، بلکه نزدیک به ۱۴ سال از عمرش را در بدترین شرایط و در سلول انفرادی بسر برد؟
به گونهای که بقول همسرش استلا آسانژ: ژولیان از نظر جسمی و روحی در شرایط خوبی بسر نمیبرد. زمانی طولانی نیاز دارد که گام به گام حالش رو به بهبودی برود و به آزادی عادت کند.
🌍ندای آزادی در شبکه های اجتماعی:
🌐nedayeazadi.net🌐🌐🐦🌐▶️@nedayeazadinet|ندای آزادی